سلام خدمت سايه خانم عزيز.
شما خيلي لطف دارين. دل به دل راه داره
موفق باشين و در پناه حق
بذاريد من هم برم دفتر خاطراتم را بيارم:
امروز فاطيما 5 ساله شده. امروز هشتاد از من پرسيد اسم اين وبلاگ چيه و من بهش گفتم دومين و او باز هم مي پرسيد.
خاطره دوم:
امروز فاطيما 6 ساله شده. براي او نزديك به هفتاد و شش بار توضيح دادم كه پرونده اين هفته عروسي هست.
جداي از شوخي داستان قشنگي بود كه استفاده كردم. بابت پرونده هم فعلا من فاطيما خانم را آزاد گذاشتم تا هر هفته با موضوع آزاد بنويسند.
همين.
سلام كوثر خانم جونم:
دلم براتون و مطالب قشنگتون(.) شده.
بازم كه خجالتم اومد.
فاطيما جونم بازم سلام:
نه نميدونستم. ممنون كه گفتين. حالا اگه جايي تعريفش كنم، كامل تعريف ميكنم.
التماس دعا نازنينم.
سلام فاطيما جونم:
مطلبت خيلي جالب بود و آموزنده، اما......
نفهميدم ربطش به پرونده عروسي چي بود؟؟
فكر كنم بايد دعا كني كه امروز گذر مدير اين طرفا نيفته.