اوهوم ....
يعني
نوهوم...
گفتم شايد از تو به ي من حال ايشون خوب بشه.
چهارشنبه 11/2/1387 ساعتِ 11:1 صبح نوع ارسال كامنت: خصوصيمخاطب: سايه خانوم جوووووونم
حيف كه قراره بچه ي خوبي باشم و گرنه يه كامنت ميذاشتم اين جوري:براي جناب مدبر جزء:شايسته است از سايه خانوم جوووونم بابت جذب اين همه كامنت و سرازير كردن انواع و اقسام نظرات ريز و درشت اساتيد و غير اساتيد به اين وبلاگ، تقديري در خور شان به عمل آيد!امضا: جمعي از نويسندگان
پي نوشت:ما رو باش كه قراره از سايه خانوم جوون تقدير به عمل بياد! عوض تقدير، اخراااااااج؟؟!!!
دعا مي كنيم.
خدايا! خودت همه مريضها را به لحظههاي خوشي و سلامتي بازگردان.