• وبلاگ : طعم شيرين دو دقيقه
  • يادداشت : سيلي بر دل
  • نظرات : 5 خصوصي ، 19 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     

    عليك سلام

    چشممان * منــــــــور الانواااار *

    ما مخلص هر چي 1 ثانيه اي و 2 ثانيه اي و ... 1 دقيقه اي و 2 دقيقه اي ها هستيييم

    سلـــــــــــــــــــام

    راستي سايه خانوم يا آقا اگه قسمت نظرات پست

    + سكوت اساتيد در كامنت گذاري رو بخونيد من اونجا نظر دادم و سلام هم فرستادم

    اما خوب حتما نخونديد براي همينه كه توي اين پست و نظرات سلام نكردم تا شما جواب يه سلامم رو بدين

    خوب با معرفتيم ديگه ،‏نخواستيم كه هي سلام كنيم و همه اجر اون دنيايي رو خودمون تنهايي ببريم ،‏براي همين منتظر مونديم تا شما نصفه باقيه اجر و پاداش اون دنيا رو بگيري

    يا علي ...

    پاسخ

    عليك عليكم السلام: اولا كه ما جزء اساتيد نيستيم... دوما كه ديدين پس من هنوز اون رو نديده بودم اومدم خدمتتون ... سوما كه.............دهه... آقا چيه؟؟ .....خانمم بابا جونم :دي

    جواب سلام كه ندادين اساتيد كامنت !‏

    پس سلام بي سلام

    وااااااااي كه اگه خانومه يه سيلي ميزد چي مي شد !!!

    پاسخ

    السلام عليكم و رحمه الله.... راستي كو سلام؟؟؟ اونوقت به قول فرمايش مدير بزرگوارمون جريان كمدي ميشد...نع شايدم درام ميشد!! همون ادمكه ... كدوم؟؟؟!!!
    بچه ي خوبي شده ايم و شيطنت نمي كنيم! اين تنها يك همدردي ساده اس با سايه خانوم جووووونم!
    آخي! آخي!
    سايه خانوم جونم! الان كه نيستين بخونين، يحتمل الان حالتون چندان خوش نيست و به علت افت شديد نت خونتون بي حال، آخرين تلاشهاتونو دارين مي كنين! شايدم كلا نا اميد شدين و با چشماني اشكبار در حالت آف، دارين به كامنتدونيه دومين نيگا مي كنين...
    آخي!
    دركتون مي كنم!
    اين كه آدم وسط دو تا كار يه دفعه اينترنتش قطع شه بد حالگيريه!
    حالا جواب دادن به كامنتا كه مهم نبود... چت نصفه رو بگو!!!
    درك مي كنم چقدر حرص خوردين... چقدر سعي كردين دوباره وصل شين... چقدر...
    آخي! عب نداره! سخت نگيريد... ما كه بي خيال شديم! شما هم زياد غصه نخوريد
    پاسخ

    اوووووووخ...................چقدر لوسم شد!!!!!
    راست راست راستش را بخواهيد هيچ وقت نتوانسته ام قبول کنم يک سيلي مي تواند بار تربيتي داشته باشد.
    شايد اشتباه کنم؛ اما براي هيچ بزرگتري اين حق را قايل نيستم که براي اطمينان از اجراي خواسته هايش به سيلي متوسل شد. به علاوه گمان نمي کنم با سيلي بتوان فرزندي را تربيت کرد.
    به هر حال اميدوارم همه ياد بگيرند نظرات شان آن قدر طلايي نيست که به خاطرش کسي سيلي بخورد؛ ذهنيات طلايي را بايد با هنرمندي انتقال داد.
    شايد خيلي رمانتيک شد؛ اما همينه که گفتم!




    پاسخ

    چشم..... همينه که گفتين....اما از منظر اون بابا شايد اين راه تربيتي بوده ... فقط يه چيز مهم....مممممممم؟؟؟؟؟ .....؟؟؟؟؟
    + حامد 

    البته خب هر چي پرده سوم رو زير و رو كردم اثري از طنز توش نبودا. فقط پرده اول و دوم.

    پرده سوم همچنان غمناكانه است.

    شايد مثلا اگه اون اقاهه دستش ميرفت بالا و ميومد پايين ما كلي مي خنديديم و اينم با خير و خوش تموم مي شد.

    نشد كه.

    پاسخ

    پرده سوم در بردارنده ي يه واقعيت گس مزه بود... واقعيت اينکه ناحق شنيدن اونم از جانب يه عزيز ، خب سخته ديگه !!! چي بگم؟؟؟ ....آها البته گاهي هم غير قابل جبران....... البته خب شايدم اگه دست اون خانمه ميرفت بالا و ميومد پايين ، مايه ي طنزش بيشتر مي شد : دي

    از بين ميره؛ معمولا اون کسي که ناسپاسي مي‌بينه، خيلي زود يادش ميره؛ گرچه ممکنه اولش فکر کنه هيچ‌وقت يادش نميره.

    دنيا همينه. ناسپاسي ديدن و بي انصافي ديدن عادي ترين اتفاقيه که بين آدما ميفته.

    همين.

    پاسخ

    آره و .... خب ... نبايد بيفته...هميشه هم انسان نميتونه فراموش کنه.
    + حامد 

    سلام

    بي شك از داستان هاي زيبايي بود كه تا حالا خونده بودم

    و اين استعداد و تسلط شما بر فضاي داستان كوتاه هم در نوع خودش جالب توجه و افتخار انگيزه.

    البته من چندان غمناكي را در اين پست ها حس نكردم

    نميدونم چرا

    حتي به نظر من نوعي طنز لطيف هم در داستان ها كار شده بود

    همين!

    پاسخ

    سلام: و اين نظر لطف شماست و مايه ي شرمندگي من ... من هم اصلا از ديدگاه غم به اونها نگاه نکردم و قصد تقسيم بندي ذاشتم.... طنز!!!... همين!!!
    + كبري 

    سلام

    پرده ي اول: فكر مي كنم تيري از تيرهاي شيطان كه در صحنه ي توصيفي تون وجود داشت، خيلي پررنگ تر از صداي اون سيلي بود.

    پرده ي دوم: به اين مي گن رعايت اصول تربيتي نوين در برخورد با خطاي فرزندان!

    پرده ي سوم: ...

    برقرار باشي خانومي

    پاسخ

    سلام گل گلا: اين نگاه هم به اين نوع سيلي جالب بود. بله نگاه به پرده دوم نيز به همچنين. و ..... خب چي بگم ديگه؟؟؟ اينم همون.. خودت گلي عزيز دلم..
    ضمنا حالا كه يه كم حس غمگولانگيمون تموميده شد... به خاطر اون كامنت نمي دونم چند تا پاييني، از تمامي همكاران گرامي پوزش طلبيده مي شود! قصد جسارتي نبود.
    با پوزش مجدد: خودمان!
    پاسخ

    چه جسارتي؟؟؟!!! شوخيده بودي خب...
    سايه خانوم جوووونم! باز غصه م شد با اين پست
    پاسخ

    عجبا !!!! اي بابا چرا؟؟؟

    پرده ي سوم...
    نوشتنم نمياد... خيلي درد داره
    گرچه خوشحالم كه اين جا دستي بالا نميره... حتي اگر دلي سيلي خورده باشه... که اگر بالا رفته بود هم دل سيلي خورده بود هم...


    خيلي اوقات سوزش و درد سيلي مهم نيست... مهم تر شايد حرمتي باشه كه اون دست بالا رفته مي شكونه...


    پاسخ

    .......................................اين يعني اينكه منم نوشتنم، نمياد. درسته..

    و اما پرده ي دوم...

    فکر کنم چاره ش سيلي نبود... گرچه شايد گاهي بايد سيلي خورد تا هوش و حواست...
    ولي اين جا نه!
    کاش اون پدر قبل از اين که کار به اين جا بکشه يه راه بهتر رو انتخاب مي کرد!... فکر کنم اگه اون يه جايي از چيزي کم نذاشته بود، هيچ وقت صداي سيلي تو کوچه نمي پيچيد...
    شايدم کار پسرش مثه يه سيلي بوده که اونو به خودش آوورده ... اما اونقدر دردناک که مجبور شده برا فراموش کردنش يا دلداري خودش دست رو پسرک بلند کنه...

    پاسخ

    و اين نوع ديگر از تقسيمات سيلي بود... علي الظاهر حق... اما با ديدگاههاي مختلف...و نگاه تو هم جالبه توجهه..
    انگار باز خراب شد! نمي دونم چرا جناب مدير کل فکري به حال اين کامنتدوني نمي کنن!!! اون بار كه تكذيب فرمودند و بعد اون هم همه چيز رفت در هاله اي از ابهام و سكوت...
    پاسخ

    يحتمل باز مشکل از منه....به گيرنده ها دست نزنيد..
    و اما درياره ي پرده ي اول...
    خداييش طرف خيلي ضايع شد! نمي دونم... کارش که قطعا درست نبوده ولي خب... تو اتوبوسا هم... دردسريه اين اتوبوسا!!! تازه اگه کار به دعوا و حرفاي ناجور نکشه!!!
    مثلا اون ميله هه قرار بود مرزا رو حفظ کنه که به يمن اين اتوبوساي خصوصي... باز رفتيم سر خونه ي اول!
    شايد اگه خيليا تو اتويوسا سرشون فقط به كار خودشون بود، اون آقا هم هيچ وقت دستش به اشتباه بالا نمي رفت...
    پاسخ

    ديدي که تو نگاه کردي درست و اما من از ديدي ديگه هم ديده بودم ... اونم يک سيلي ناحق از انواع سيلي ها....


    سايه خانوم جوون! اين جا چه خبره؟؟
    ركوردشكني اون بارتون... موجب شده خساست كامنتي همكارا هم گل كنه يا غمگولانگي متنتون؟؟؟

    پاسخ

    اتفاقا متن من از متناي اين چند روز که کمتر غمگينانه تره که !!! خساست کامنتي!!! چه اصطلاح با نمکي!
       1   2      >