سلام.

من از اين منظره ها زياد ديدم.

توي مدرسمونم وقتي زنبور مي اومد توي كلاسمون بچه ها همه با كتاب اونو هدف مي گرفتن ولي من با كتاب هدايتش مي كردم به بيرون.گناه دارن آخه.
مي خواهد بره بيرون حتما.خب اين پنجره باز نمي شه؟؟؟؟

قافيه چو به تنگ آيد

شاعر به جفنگ آيد

سلام

نمي دونم چرا ياد اين قطعه افتادم در مورد برف، كه يه جا خونده بودم:

دانه برفي و آنقدر ضعيفي كه فقط..

بايد از اين طرف شيشه تماشا بشوي...

يحتمل بي ربط باشه و نشه جمع بست بين برف سفيد و قشنگ و اين مگس .

با يه تفاوت بزرگ، مگس اينور شيشه هست و برف اونور..

سلام!
خواهد ماند!
همين طرف شيشه خواهد ماند!
چه راحت گول مي خوره،‏ به خيال خودش دنبال نوره بيرون اومده و اومده تا رسيده اين جا... ولي فقط گير كرده!
اگه يه جونور دلچسب تر بود مي گفتم نمي دونم چرا ياد خودم افتادم؟!
كاش لاي پنجره باز شه... فقط يه راه كوچيك... كاش!

يا الله ...

اين طرف شيشه كه معلومه ... اون طرف شيشه چه خبره؟!