سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انجمن حجتیه

ارسال‌کننده : سایه ساروی در : 86/7/17 2:56 عصر

 - در سال‌های 45 تا 55 دو جریان فکری مجزا از هم در حوزه وجود داشت که با مسائل انقلاب سر و کار پیدا کرده بود. یکی از این جریان‌ها همسوی امام بود. 
 کسانی بودند که نزد امام درس خوانده بودند و می‌دانستند امام دنبال چه چیزی است. 15 خرداد 42 هم که گذشته بود، همه تحت تعقیب و مراقبت بودند و هر جا هم سخنرانی می‌کردند، دستگیر و زندانی می‌شدند. این‌ها قاطی انجمن حجتیه نبودند، اگر چه به دلیل شناخت ناکافی از انجمن گاهی اوقات از آن حمایت می‌کردند، ولی در مجموع حرکت این نیروها با انجمن جور درنمی‌آمد. 
 جریان دیگر جریانی بود که فضل و درجه علمی و دینی و حوزوی‌اش به اندازه جریان اول نبود وبه پای شاگردان حضرت امام نمی‌رسید، یعنی نمی‌توانست در قله‌ علم دینی حرف بزند و همیشه در سایه بود. این جریان تحت تأثیر همان بستر عوامزدگی که در فضای عمومی انجمن حجتیه به وجود آمده بود، آهسته آهسته جذب می‌شد. اگر به مجلاتی که آن زمان چاپ می‌شد مراجعه کنیم، تفاوت و تمایز این‌ها را بخوبی می‌بینیم. مثلاً رویه دارالتبلیغ آن زمان در قم به نوعی حرکت در جهت تبلیغ دین بود که مجله و ماهنامه چاپ می‌کرد.
 این خصلت جریان دوم بود و من شرایط فعلی و آینده را از این لحاظ بسیار خطرخیز می‌بینم، چون ما الان در شرایط مشابهی قرار داریم. یعنی باید در مقابل رشد نگرش‌های پوزویتیویستی به مسائل انسانی_ اجتماعی بایستیم. پوزیتیویسم در حرکت اجتماعی مساوی با سکولاریزم است_ اگر مساوی با الحاد نباشد. این افراد کم اطلاع و کم سواد سعی می‌کنند مسائل عمیق و دقیق را با نوعی هیاهوی تبلیغی و بحث‌های خطابی حل کنند؛ نباید خاکریز را به دست این‌ها بسپاریم. 
 قبل از انقلاب بستر اصلی در حرکت عوامگرایانه تعدادی از طلبه‌هایی بودند که منبر می‌رفتند. و اگر بخواهم تعبیر کنم تعبیر خوشایندی نیست، شاید زشت هم باشد ولی بینی و بین‌الله واقعیت دارد. در سال‌های 45 تا 57 - 56 یک صنعت حرفه‌ای برای ساز و کار منبر شکل گرفته و تفسیر دین به دست این‌ها سپرده شده بود. اگر بار دیگر به این وضعیت دچار شویم و خطر را بدرستی احساس کنیم و نیابیم که از کجا باید جلوی خطر را بگیریم، آینده‌ی ناخوشایندی خواهیم داشت. ما به کسانی که قد و اندازه‌شان به اندازه‌ای نیست که در مسائل دین اظهار نطر کنند و مسائل دین را عوامانه تعبیر می‌کنند _ چه در لباس شخصی باشند یا در لباس روحانیت _ نباید اجازه بدهیم که اندیشه دینی را ترویج کنند.

پی نوشت : این هفته رو به خودم مرخصی داده بودم و اسمم توی لیست نبود. قسمتمون شد که هم دیروز و هم امروز من جای نویسندگان بنویسم.




کلمات کلیدی :