سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عروسی

ارسال‌کننده : در : 86/8/3 8:32 صبح

کوچولوکه بودم فکر میکردم :
هرچی لباس عروس پرچین تر باشه و زرق و برقش بیشتر باشه خوشبخت تر میشه.
بعد فکر میکردم:
هرچی مراسمشون جای شیکتری برگزار بشه خوشبخت تر میشه.
یکم بزرگتر که شدم فکر میکردم هرچی داماد بریز بپاش بیشتری واسه عروس بکنه خوشبخت تر میشن.
فکر میکردم اگه آدم بتونه فک و فامیل رو متعجب کنه و کلی ازشون پذیرایی کنه و به به و چه چهشون رو در بیاره خوشبخت تر میشه.
19 ساله بودم که ازدواج کردم و داماد از هیچ بریز بپاشی کوتاهی نکرد.نه اینکه من ازش بخوام نه ، خودشون خیلی اهل ولخرجی بودن و منم فکر میکردم راه خوشبخت شدن همینه دیگه.



ولی...زندگیمون سه سال بیشتر دوام نداشت و هیچکدوم از اون خرجا نتونست پیوندمون رو محکم کنه.
همون فامیلی که به به و چه چهشون شب عروسی گوش فلک رو کر کرده بود ...از هیچ حرف و گوشه کنایه ای دریغ نکردن.
ببخشید وسط بحث شیرین عروسی از تلخی گفتم . کلی در مورد عروسی و اینها مطالعه کردم ولی فکر کردم هیچ چیز مثل یه تجربه ملموس تر نیست.
سه سال از جداییمون گذشت .
هفته پیش یه زندگی تازه رو شروع کردم.
از همسرم خواهش کردم به یه مهمونی ساده قناعت کنه(گرچه مجبور شدم کلی با خانوادش سر این قضیه صحبت کنم و راضیشون کنم)
لباسم پر چین نبود و زرق و برق زیادی نداشت .
بریزو بپاش نداشتیم و ولخرجی نکردیم.
اما این بار فکر میکنم خوشبخت میشم...چون عاقلانه انتخاب کردم.
برای همه تون آرزوی خوشبختی میکنم.




کلمات کلیدی :