سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جوابیه...

ارسال‌کننده : حامد احسان بخش در : 86/8/6 10:2 عصر

                                                            بسم الله الرحمن الرحیم
باسلام خدمت دوستان و عذر خواهی و رخصت از محضر بزرگواران عالیقدر: قابل ذکر بوده که این مطلب از پست های دو مین نبوده و مشمول قوانین دو مین ، از اون جمله، دو پاراگراف و کوتاه نویسی و پرونده هفته و ... نبوده و فقط جوابیه ای بر انقلتهای اخوان الحجتیه در کامنتهای ارسالی میباشد. باشد تا چراغ راه رهروان گردد.

پس از پست انجمن حجتیه، دوستان انجمنی من، حالا بمونه که با چه ادبیاتی، اما سعی در خلط مبحث نموده و با ذکر مطالب متفرقه و از اون جمله بحث تائید انجمن توسط امام (بدون ذکر حواشی)  سعی در تخطئه و به بیراهه کشیدن مطلب دارند.
بازخوانی تاریخ اسلام نشان می دهد که در طول چهارده قرن گذشته اکثر ضرباتی که متوجه مسلمانان گشته است از کج فهمی های بخشی از مسلمانان بوده است. عمده ویژگی های چنین جریاناتی تلفیق جهالت با عبادت، تنگ نظری و پیروی های صرفا شعاری نه قلبی می باشد. یعنی ایمان منهای معرفت که به گفته شهید مطهری همیشه منجر به سوء استفاده منافقین از دلسوزی های جاهلانه گشته است. نتیجه قوت گرفتن آنها استحاله اسلام، حذف محتوا و ماندن پوسته تو خالی خواهد بود.
*انجمن مدعی است که در طول دوران فعالیت اش مورد تایید مراجع بوده است. این مطلب متاثر از ماهیت مذهبی انجمن و خطر بهائیت در آن برهه بوده است. بهتر آنست که بگوییم چون کسی تصور مبارزه و سرنگونی رژیم را نمی کرد مبارزه با بهائیت می توانست کار مقبول و مفیدی باشد و در اولویت قرار گیرد. البته در این بین نمی توان از نقش و تاثیر سوالات جهت داری که انجمن جهت تایید خود از مراجع پرسیده است صرف نظر کرد. در این میان حضرت امام خمینی (ره) هیچگاه به طور کامل انجمن را تائید نکرده اند. ایشان یک بار مشروط بر صحت ادعاهای درج شده اجازه استفاده از وجوهات شرعیه را می دهند و پس از آن (بویژه پس از شروع مبارزات) دیگر تایید ننموده اند.

*از نکات تاریک تاریخچه انجمن سازش با رژیم پهلوی و همکاری با ساواک است. بگونه ای که خود اعضای انجمن گزارش جلساتشان
را به ساواک فرستاده و اگر خدای ناکرده مزاحمتی برای جلسات انجمن یا اعضای‏آن پدید می آمد به محض روشن شدن ارتباط آنها با انجمن مسئله رفع می گشت. ممانعت شهربانی در برگزاری مراسمات یزد و مذاکرات حلبی از تاریک ترین این مسائل است که در آن شیخ محمد حلبی با تکریم و تجلیل از جنایتکاران پهلوی و شاه ملعون یاد می کند.طرفین از این ارتباط رضایت داشته و حتی در اسناد ساواک آمده ایشان جزء آن دسته از سخنرانانی که علیه حکومت سخن بگویند نیستند.  البته در تاریخ سخنرانی های ایشان هم بویژه از سال 1342 به بعد چیزی مبنی بر رد این ادعا یافت نمی شود. نقل شده است که در جلسه ای در حدود  سال 1345 که  آقای حلبی و شهید مفتح و جمعی دیگر از علما حضور داشته اند، شهید مفتح  از اختناق و ممانعت از سخنرانی های مذهبی انتقاد و گله می کردند، آقای حلبی برمی آشوبد و اظهار می دارد که بد می کنید شما، بر خلاف مصالح مملکت صحبت می کنید دستگیرتان می کنند ولی ما کمیسیونها و کنفرانسهای عظیم تشکیل می دهیم و هیچکس مزاحم ما نمی شود.

*در نگاه انجمن حجتیه اعتقاد به حضرت صاحب الزمان (ارواحنا فداه) در محبت و دوستی  امام زمان (ارواحنا فداه) و تبعیت صرفا عبادی خلاصه شده است. در مجموعه نوشته ها و خطبه های اعضای انجمن هیچ نشانه ای از سایر ابعاد انتظار به چشم نمی خورد.
در یکی از نوشته های انجمن حجتیه گرچه بر این معنا که انتظار نشستن و منتظر شدن نیست و بایستی محیط را اصلاح کرد طرح می شود اما بلافاصله تمام اصلاح جامعه در نفی بهائیت و مبارزه به مبارزه اعتقادی با آن محدود می شود.
 
*بر اساس کج فهمی انجمن از برخی احادیث و ادعیه ، معتقد می باشند که مبارزه و به تبع آن تشکیل حکومت قبل از ظهور امام زمان ( ارواحنا فداه) باطل است. انجمن معتقد است که حکومت نمی تواند بر مبنای عدالت شکل بگیرد و بایستی بر مبنای عصمت پایه ریزی شود. در این باره موسس انجمن می گوید :
اول شما یک افسر، یک پیشوا و رهبر معصوم... پیدا کنید، یک رهبری که بتواند اداره اجتماع کند روی نقطه عصمت نه عدالت....
...الان هم می گویی حکومت اسلامی خوب است، شما آن مصداق حاکم اسلامی را نشان بدهید، اونی که معصوم از خطا باشد نشان بدهید، اونی که هوا و هوس و حب ریاست و شهرت و غضب و تمایلات نفسی به هیچ وجه در آن اثر نکند نشان بدهید، او بیاید توی میدون ، جلو بیفتد ملت می افتد به خاک پایش، تمام روحانیین قربان خاک پایش میشوند.

*در اساسنامه آن هدف از تاسیس را تبلیغ دین اسلام و مذهب جعفری و دفاع علمی از آن با رعایت مقتضیات زمان  اعلام نمود. از مهمترین نکات تاکید بر عدم دخالت انجمن در امور سیاسی بود. بگونه ای که قید گشته است :
 
 انجمن به هیچ‌وجه در امور سیاسی مداخله نخواهد داشت و نیز مسؤولیت هرنوع دخالتی را که در زمینه‌های سیاسی از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گیرد، بر عهده نخواهد داشت.
از سایر نکات مهم در اساسنامه که بعدها به شدت مورد انتقاد انقلابیون قرار گرفت؛ پذیرش رژیم حاکم و تاکید بر این نکته که تمام فعالیتها در چهارچوب قوانین کشور انجام می پذیرد بوده است. تقریبا در  تمامی بندهای اساسنامه به گونه ای بر این بحث تاکید شده است.  


*انجمن در خلال مبارات بواسطه دید بسته خود نسبت به مرجعیت، حضرت امام خمینی (ره) را در کنار سایر مراجع یکسان می دیدند و لذا  خود را شرعا ملزم به حضور در مبارزات نمی دانستد و حتی تقابل و تمسخر هم می نمودند.در قبال این مسئله اسناد و رویدادهای متعددی است من جمله سخنرانی مشهور آقای حلبی
و واقعه نیمه شعبان 1357 و...
در نیمه شعبان 1357 حضرت امام خمینی(ره) در اعتراض به جنایات رژیم  برگزاری جشن و چراغانی را تحریم نمودند لیکن انجمن این اعتصاب را شکست و اقدام به چراغانی کوچه و خیابانها نمود.
برخی جملات مانند :
مشت بر درفش چه می تواند بکند... چه کسی با آمریکا می تواند طرف بشود... یک خودکاری دستش گرفته یک اعلامیه ای نوشته و می خواهد آمریکا را شکست بدهد.

نیز منسوب به انجمنی ها می باشد.

بعد التحریر
اخوان الحجتیه مهدویه، ضمن ارج گذاری بر آرمان والای ضد بهائیت شما، نمیتوانم منکر مسائل و واقعیات موجود حدود نیم قرن گذشته در تاریخ انجمن باشم. پس انشاءاله که مطالب من رو دوستانه خوانده و چنانچه مجددا مطلبی باشه، در خدمتم.




کلمات کلیدی :