سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شرم‏گینم...

ارسال‌کننده : رائد در : 86/10/22 4:34 صبح

همیشه که نه! اما خیلی وقت‏ها نگران این بوده‏ام که دست‏کم شرم‏گین تو یکی نباشم. دوست نداشتم نتوانم به زبانم برای گفتن نام تو دستور بدهم.

و اکنون خودت می‏بینی که دست‏کم شرم‏گین تو یکی هستم! که تو حاضر شدی برای نزدیک کردن همه‏ی دنیا به حقیقت، همه‏ی آن‏چه داشتی را با هوش‏مندی تمام، فدا کنی؛ فدای رضای خدا؛ و من حتا حاضر نیستم...

آه چه می‏گویم. و من حتا حاضر نیستم خودم را دست‏کم اندکی تکان بدهم؛ ایثار و از خود گذشتن پیش‏کش؛ آن هم نه برای هدفی که تو داشتی! نه! حتا برای نجات خود خودم. شرم‏گینم. می‏بینی!

باید تمام می‏شد؛ اما بگذار بگویم؛ نمی‏توانم، به خدا نمی‏توانم به زبانم حتا سفارش کنم که نام تو را ... 




کلمات کلیدی :