سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یبا که با سر زلف تو کارها دارم ...

ارسال‌کننده : در : 87/3/28 1:54 صبح

دروغ نگفته ام اگر بگویم تنها کلاسی بود که با تمام وجودم می نشستم پای حرف استاد . درس ادبیات بود و استادی که استادانه عشق و عرفان را برایم تصویر می کرد . تک تک ابیاتی که از حافظ و مولانا و نظامی و ... می خواند ، شور غریبی می نشاند توی دلم ... اینکه من با حرف هایش زندگی می کردم حقیقتی است که هر چه بیش تر از آن می گذرد ، بیش تر به آن ایمان می آورم . نمی خواهم بگویم عاشقم و یا عاشق بودم ها . نه! ... اما ... اما حالا که قرعه به نامم افتاده باید بنویسم . نه؟!

یادم نمی رود ساعت هایی را که او از مجنون می گفت و بی قراری اش برای لیلی ... و من بی قرار می شدم ... او از کرشمه ی معشوق می گفت ... و من بیتاب می شدم ... شیخ صنعان عطار را می خواند و من با تمام قدرت جلوی اشک هایی را که هر لحظه تقلای جاری شدن می کردند ، می گرفتم ... یادم نمی رود آن ساعت ها که از نگاه معشوق می گفت و خراب شدن عاشق ... و من خراب می شدم ... لب لعل و حافظ که می گوید :یاد باد آنکه چو یاقوت قدح خنده زدی / در میان من و لعل تو حکایت ها بود... از دلی می گفت که اسیر دام زلف معشوق است و ...

زلف معشوق ... نوشتن این پست باعث شد دوباره کتاب ادبیاتم را ورق بزنم ...

می گویند زلف ، محل تجلی زیبایی معشوق است ، دل را سرگشته می کند و عقل را بی عقل ...

دلم سرگشته می دارد سر زلف پریشانت               چه می خواهد از این مسکین سرگردان نمی دانم (عراقی)

به زلف گوی که آیین دلبری بگذار              به غمزه گوی که قلب ستمگری بشکن  (حافظ)

 دل عاشق لا به لای پیچ و خم زلف معشوق اسیر می شود و ... 

بردی دل خاقانی در زلف نهان کردی               ترسم ببری جانش وز طرّه درآویزی

تو کافر دل نمی بندی نقاب زلف و می ترسم       که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو (حافظ)

در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا           سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت(حافظ)

استادمان می گفت قدیم معتقد بودند که سنبل هم زلف دارد ، برای همین زلف را با سنبل مقایسه و یا به آن تشبیه می کردند ...

نسیمی کز بن آن کاکل آیو                     مرا خوشتر ز بوب سنبل آیو

چو شو گیرم خیالش را در آغوش          سحر از بسترم بوی گل آیو   (باباطاهر)

گهی به سنبل مو دست می کشی که نگردد         دلیل عاشقی، آشفتگی زلف دوتایت

نهایت چیزی که از زلف می دانستم و می توانستم بگویم ، همین ها بود ...

.

.

.

معشوق همه اش زیبایی است .

 *پست بعدی رو هم خانم سوتک زحمتشو بکشن. می شه؟!!!

**یبا که با سر زلف تو کارها دارم ...

 




کلمات کلیدی :