سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یک سوزن

ارسال‌کننده : سیدمحـمـدرضـافـخـری در : 85/9/18 8:50 عصر

اینم برای حامد کلرجی من که این روزا شعرای مشکوک می نویسه :
بر هر دو طرف مزن، تو بر یکسو زن                       وان زلف شکسته را ز رخ یکسو زن
گر آتش عشق تو وزد، یک سوزن                        یکسو همه مرد سوزد و یکسو زن




کلمات کلیدی :

سوزن

ارسال‌کننده : در : 85/9/18 4:44 عصر

یک سو پسرت نشسته و یک سو، زن
برخیز از این میانه و یک سو زن

عیسی که به عرش چارمی گشت مقیم
از دار جهان نداشت جز یک سوزن




کلمات کلیدی :

حمایت از حیوانات

ارسال‌کننده : سیدمحـمـدرضـافـخـری در : 85/9/18 10:58 صبح

یکی از مسئولان اوقاف می گفت : اخیراً وقف نامه ای را دیدم از اصفهان، مربوط به حدود سیصد سال قبل. در آن وقف نامه، زمینی کشاورزی به وقف رسیده بود که طی آن، بایستی هر سال در آن زمین گندم و جو کاشته بشود. پس از برداشت محصول و پرداخت حق الزحمه کشاورزان، مابقی گندم و جو برای زمستان انبار شود.
در فصل زمستان بایستی این گندمها در بیابانهای اطراف اصفهان که محل زندگی و رفت و آمد پرندگان است، پاشیده شود، تا پرندگان در فصل زمستان که از دانه خبری نیست، گرسنه نمانند.
سیصد سال قبل، یک مسلمان دست پرورده فرهنگ اسلامی - ایرانی، برای غذای پرندگان بیابانها در فصل زمستان برنامه ریزی کرده و بعنوان یک عمل مقدس شرعی، زمین آنرا وقف نموده است، آنوقت الان غربیهای متجاوز و خونریز که اخلاق در سیاست آنها جائی ندارد، چوب حمایت از حقوق بشر و حمایت از حقوق حیوانات بر سر ما می کوبند؟




کلمات کلیدی :

شوره‏زار

ارسال‌کننده : در : 85/9/18 10:43 صبح

در عشق تو کس پای ندارد جز من
در شوره کسی تخم نکارد جز من

با دشمن و با دوست بدت می‏گویم
تا هیچ کست دوست ندارد جز من




کلمات کلیدی :

ازدواج می‏کنم

ارسال‌کننده : در : 85/9/17 11:44 صبح

اولین بار بود که وقتی جوک می‏شنیدم گریه‏ام گرفت:

«یه بار یه مورچه می‏ره کف دست فیله می‏ایسته و (با لحن عاشقانه‏ای!) می‏گه: آقای فیل! با من ازدواج می‏کنی؟ فیله هم که خیلی خوشحال بوده (در حالی که از شوق کف دستاش رو به هم می‏کوبه) می‏گه:‏ بعله، بعله، ازدواج می‏کنم، ازدواج می‏کنم. ... اون وقت مورچه دیگه مرده بوده!»
«...»
«یه وقت نخندی‏‏ها!»

این‏جا بود که گریه‏م گرفت. البته همه‏ توی سینما ‏می‏خندیدند!




کلمات کلیدی :

غزال وحشی

ارسال‌کننده : سیدمحـمـدرضـافـخـری در : 85/9/16 5:28 عصر

نقل است که استاد شهریار در جائی غزلخوانی کردند. پس از اتمام، دختر خانمی بلند شد و خطاب به استاد گفت :
استاد! حقا که شهریار غزل هستید!
استاد هم بلافاصله و فی البداهه این بیت را سرودند :

شهریار غزلم خواند غزالی وحشی                        بد نشد، با غزلی، صید غزالی کردیم...




کلمات کلیدی :

کچل

ارسال‌کننده : در : 85/9/16 3:19 عصر

می‏خواست، ولی نمی‏شد؛ هر بار چشمش بدون خواست خودش او را نگاه می‏کرد. با خود تصمیم گرفته بود هر بار که او را نگاه کرد،‍ برای تنبیه کردن خود، سرش را ماشین کند. تمام آن سال، جلوی چشم او کچل بود!


کلمات کلیدی :

بوی سیر...

ارسال‌کننده : سیدمحـمـدرضـافـخـری در : 85/9/16 11:37 صبح

امروز صبح یه جلسه ای بودیم. توی یکی از بخشهای اون، چند تا کارشناس و نماینده از شهرداری قرار بود بیان.تقریباً سر وقت اومدند. دو تا خانم جوان و یک آقای میان سال. خانمها روبروی من قرار گرفتند و اون آقا که بیست دقیقه ای هم دیر آمد، کنار من نشست.
انصافاً هم حرفهای خانمها بسیار کارشناسانه و دقیق بود و هم حرف آقا. فقط من خدا خدا می کردم اون آقا صحبت نکنه. آخه هر چی دهنشو باز می کرد برای صحبت، بوی سیر بسیار زننده ای منو آزار میداد. نمی دونم چرا بعضی از مردم اینقدر بی فکرند...
حالا اگه از همون اول می گفتم که من بیشتر مشتاق بودم خانمها صحبت کنند، بهم کج کج نگاه می کردید که...




کلمات کلیدی :

اسکناس

ارسال‌کننده : در : 85/9/16 11:8 صبح

با تو اصغر پارکابی نام آتیلا گرفت
در کنار ساحل دریا دوتا ویلا گرفت
در صف ویزای کشورهای غربی جا گرفت
عاقبت هم ناقلا یک بله از ژیلا گرفت
آنچه میسازد بشر را از غم و محنت خلاص
اسکناس است اسکناس است اسکناس است اسکناس

پول تحصیلات شهلا ورپریده جور شد
با دوسه ملیون هزینه راهی کنکور شد
عاقبت دانشجوی آزاد راه دور شد
بین فامیلش به شهلا نابغه مشهور شد
علم و دین و پایه و شالوده و اصل و اساس
اسکناس است اسکناس است اسکناس است اسکناس

قدرت جادویی منچستر و میلان تویی
علت آن شوت استثنایی زیدان تویی
قوت  قلب و امید داور میدان تویی
مایه ی بدبختی فولاد خوزستان تویی
آنچه با آن قهرمان گشته اخیرآ تیم پاس
اسکناس است اسکناس است اسکناس است اسکناس

(تند تند بخونید بقیه اش رو داره 2 دقیقه تون تموم می شه ها )

در اداره با وجودت کار من انجام شد
شاکی پرونده ام با دیدن تو رام شد
کارها سامان گرفت و قلب من آرام شد
شاکی بدبخت ، هم مشکوک هم بدنام شد
آنچه در جیب خودم دارم بجای برگ آس
اسکناس است اسکناس است اسکناس است اسکناس

با تو مردم بی جهت گردن درازی می کنند
پیش هرکس با وجودت سرفرازی می کنند
هاکی روی یخ و بولینگ بازی میکنند
اصغر و بلقیس را پدرام و نازی یکنند
آنچه می آرد برای هر کس و ناکس کلاس
اسکناس است اسکناس است اسکناس است اسکناس

در فراق تو جوانی پاپتی دلتنگ شد
بی خیال آبرو و عرض و نام و ننگ شد
دست خود را زد به هر کاری دلش از سنگ شد
چون تو را نا یافت ، آخر رفت و اهل بنگ شد
آنچه ما را می کشد با خود به سمت اختلاس
اسکناس است اسکناس است اسکناس است اسکناس


منبع یه وبلاگ




کلمات کلیدی :

پیام رهبر انقلاب به رضازاده

ارسال‌کننده : حامد احسان بخش در : 85/9/16 12:44 صبح

درپی قهرمانی حسین رضازاده حضرت آیت‌الله خامنه‌ای طی پیامی این پیروزی را به وی تبریک گفتند.به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) به نقل از واحد مرکزی خبر متن پیام مقام معظم رهبری بدین شرح است :

بسم الله الرحمن الرحیم
صحنه را دیدم ,از اینکه ملت ایران را خوشحال کردید ,صمیمانه از شما متشکرم.
انشاءالله موفق باشید.
سید علی خامنه‌ای
15 آذر 1385




کلمات کلیدی :

<      1   2   3   4   5   >>   >