سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نامرد!

ارسال‌کننده : در : 86/11/6 12:48 صبح

یا رفیق!

یه جمله س هیچ وقت نفهمیدمش... مرد که گریه نمی کنه!
اتفاقا فکر می کنم نامرده که گریه نمی کنه!




کلمات کلیدی :

با اجازه...!

ارسال‌کننده : در : 86/11/6 12:42 صبح

یا رفیق!

چهل و پنج دقیقه هم از شروع این هفته گذشت... هر چی صبر کردیم، دیدیم انگار نه خبری از موضوعه نه خبری از برنامه!
گفتم برا موندن سر قول دومینیمون! خودم یه چیزی آپ کنم!
البت با اجازه ی جناب مدیر!
...
موضوع هم که ندارم!
به یکی گفتم یه موضوع بده گفت گریه!
فکر کنم یه نمه افسرده بود... نمی دونم!
..................................................................
از الان نگرانم که برای این خودمختاری دومینی کامنت جناب مدیر چیهیحتمل یه کلمه: اخرااااااااااااااج!
ولی خب قول قوله دیگه! می خواستن ندن!




کلمات کلیدی :

یک ایده خوب:

ارسال‌کننده : در : 86/11/5 6:0 صبح

یک ایده خوب:

به دیگران قول بدهید که مثلا تا فلان زمان این کار را انجام خواهم داد.

در واقع منظورم این بود که برای کارهای خود زمان تعیین کنید تا در انجام آنها تنبلی نکنید.

با قول دادن به دیگران ، حداقل برای حفظ آبرو هم که شده کارهایمان را سر موقع انجام می دهیم و در انجام آن تنبلی نمی کنیم.

 




کلمات کلیدی :

یه ایده عالی

ارسال‌کننده : در : 86/11/5 1:0 صبح

سلام.

بنده که خود سرشار از ایده هستم که نمی دانم چه طور باید بیانشان کنم.

به هر حال باید مواردی از آن را انتخاب و اینجا بنویسم.

اولین ایده ای که می دهم این است که بیاییم در مجلس عروسی هم حلوا پخش کردن را رواج دهیم.

این ایده بیشتر به نفع خودم هست زیرا من بسیار بسیار به حلوا خوردن عشق می ورزم.این ایده را دادم تا مجبور نشوم برای انجام این کار لذت بخش آرزوی مرگ کسی را بکنم.در این صورت هرجا می روم برای همه دعا میکنم که انشاالله عروسیتونو ببینم.

فکر کنم اگر این طور شود دیگه جمله(ایشاالله حلواتو بخورم)به این معنا میشود که انشاالله شیرینی عروسیتو بخورم.

 




کلمات کلیدی :

قضاوت در مورد ایده های مطرح شده

ارسال‌کننده : در : 86/11/5 12:12 صبح

سلام.

راستش چند ساعت پیش با خود به این موضوع فکر می کردم که این همه ایده ای که در طول هفته توسط نویسندگان توانای دومین داده شد،تا به امروز که آخرین روز از هفته هست داوری نشده است.

خودم را مسئول دیدم که وظیفه ی داوری بر این ایده ها را بر عهده داشته باشم(البته با اجازه ی جناب آقای مدیر جزء)

ایده هایی که به نظر من جالب آمد این ها بودند:

1-ایده ی عوض شدن مدیر(ماه به ماه)

2-ایده ی وبلاگ هم نوشت 

---

البته ایده های دیگر نویسندگان هم بسیار زیبا و جالب بودند.امیدوارم کسی از داوری بنده دلگیر نشود.

خب شوخی شوخی یک پست شد.برویم به پست بعدی که ایده های بنده در آن مطرح شده است.

 

پ.ن:از این به بعد تصمیم دارم اینگونه سخن بگویم.




کلمات کلیدی :

تصحیحیه!

ارسال‌کننده : در : 86/11/4 2:29 عصر

ِآقایان و بانوان محترم وبلاگ فخیمه‏ی دومین.
سلام علیکم
در باب مسائل مطروحه‏ی اخیر، لازم می‏بینم چند نکته را معروض بدارم.
1) در حقیقت اهمیت و تاثیر گذاری بانوان در طول تاریخ هیچ شکی نیست. مگر نبوده است آقای نیوتون زمانی که سیب به ملاجشان می‏خورد با خوانواده‏ی محترمه به تفرج رفته بودند و آقای بل با ایده‏ی صحبت کردن با (انشا الله که نامزدش بوده‏است) تلفن را اختراع کردند و آقای ادیسون با نیت خوشنودی دل مادر اقدام به کشف برق نمودند.
2) بنده‏ی سراپا تخصیر از این تریبون محترم و رسمی اعلام می‏دارم مودمم بسوزد اگر قصد توهین به بانوان مکرمه‏ی وبلاگ فخیمه‏ی دومین را داشته باشم. بنده در یادداشت معهود بیان نمودم که اطلاعات ناقص و مطالعات اندک بنده علت شده‏اند تا از وجود مکرمه‏هایی که در طول تاریخ ایده‏های نو و راهبردی ارائه کرده‏اند اطلاع نداشته‏باشم. شاهد بر این ادعا که من انگشتر آبی را در دست راست داشتم و به صورت فوتوشاپ عیاناً حذف گشته است.
3) این گونه سوء تفاهم‏ها بی شک دسیسه‏ی ایادی استکبار جهانی و امپریالیسم بین المللی و اسرائیل جهان خوار و فریب خوردگان این قسم ملل می‏باشند. لاریب قصد این‏گونه اشرار بر اندازی فعالیت‏های فرهنگی ارزشمندی چون وبلاگ دومین است.
4) در زمینه‏ی معروضه‏ی "یارو را در وبلاگ راه نمی‏دادند می‏خواست مدیر را عوض کند" مودم و مانیتور من به فنا روند اگر همچین قصد نکبت باری داشته باشم. اگر دقت کافی را مبذول نمایید مشهود است در موقعی که آن یادداشت کذایی مرقوم می‏گشت بنده انگشتر نداشته‏ام.
5) در پابان مراتب عذر خواهی بابت کدورات ماضیه را اعلام داشته و مجددا ایده‏ی خود را بیان می‏نمایم( به ضم نون). باشد تا به انگشترِ فیروزه‏ی این حقیر دقت‏های مکفی را نمایید.
6) آقا! خانم!
کجای حرف من غلط بود. می گم این حامد رو یه مدت عوض کنیم بلکه این وبلاگ یه سر و سامونی گرفت. امتحانی عوضش می کنیم. ها؟ نظرتون چیه. یه مدت عوض می کنیم اگه دیدیم نتیجه داد که خوب همین رویه رو ادامه می‏دیم. هر ماه یک نفر مدیر این وبلاگ باشه. حالا دیگه اون مدیر هر ایده و نظری در مورد این وبلاگ داره رو پیداده کنه.
من رسما رائد رو به سمت مدیریت پیشنهاد می‏دم.
خوب است از آقای شب‏گرد پرسید پیشنهاد دادنی‏است یا کردنی




کلمات کلیدی :

فصل الخطاب

ارسال‌کننده : حامد احسان بخش در : 86/11/4 1:41 عصر

سلام

خواهران و برادران گرامی حاضر در وبلاگ

به درخواست دوستان که خواستند پست فصل الخطاب ارائه دهم باید بگویم:

ای بزرگواران وبلاگ دومین

سنگی در چاه افتاده و خواب پنبه‏دانه‏ای دیده شده، شما چرا نگران می‏شوید؟

اکیدا از شما خواستارم به فکر درآوردن سنگ از چاه نباشید.




کلمات کلیدی :

ارسال‌کننده : در : 86/11/3 6:14 عصر

آقای مدیر وبلاگ دومین تا ... دقیقه‏ی دیگر منفجر می‏شید. ما داریم به طرف شما میایم.




کلمات کلیدی :

‏‏

ارسال‌کننده : در : 86/11/3 6:12 عصر

راه‏ نمی‏دادند رو هم فهمیدیم.
جناب رائد! پایه‏ای این حامد رو که مثل کنه چسبیده به وبلاگ رو شوتش کنیم بیرون


کلمات کلیدی :

ارسال‌کننده : در : 86/11/3 5:50 عصر

1- قبل از هرچیز در مورد ایده‏ی نو باید بگویم وقتش را بیشتر کنید.
2- به این فکر می‏کنم که دنیا را ایده‏های نو پیش برده‏اند.  مسیو بِل، هیتلر خان مغول، آقای ادیسون، آقای گالیور و دوستان، ژول ورن، و... به همین مناسبت جا دارد از جناب آقای مدیر المدرا احسان‏بخش بابت گزینش چنین موضوع راهبردیی کمال تشکر را داشته باشیم. ایضا بانوان گرام وبلاگ دومین توجه نمایند من بانویی که ایده‏ی راهبردی در دنیا داده باشد سراغ نداشتم.

3-یکی از مدیر‏های سرویس‏های وبلاگی می‏گفت ایده‏ی ساخت سرویس بلاگ توی قنوت نماز ظهر به ذهنش رسیده و بین نماز ظهر و عصر اون سرویس رو ثبت کرده
4- به این فکر می‏کنم که احمقانه‏ترین ایده‏ای که تاالان شنیدم چیه. احمقانه‏ترین ایده‏ای که تابجال شنیدید را کامنت بنویسید لطفا.
5- هنوز ایده‏ام نیامده.
6- ایده‏ام آمد.
7- مدیر وبلاگ عوض بشه. دوره ای باشه. ماهی یک بار. حله؟




کلمات کلیدی :

<      1   2   3   4   5      >