• وبلاگ : طعم شيرين دو دقيقه
  • يادداشت : - از نزد من برخيز!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 11 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + خانم ناظم 
    سلام خانمي:
    يه متن خوندم كه يه روز خدا به پيامبرش ( از بني اسرائيل) وحي ميكنه كه فردا بايد بدترين فرد رو زمين رو بياري . اون پيامبر تموم شب تا صبح رو فكر ميكنه و به نظرش فردي بد نمياد و با خودش ميگه كه صبح ميرم و ميگم فردي پيدا نكردم. صبح ناگهان چشمش به يه سگ ميفته و ميگه خوب ميگم اين بدترين فرد رو زمينه.و هنوز قدم از قدم بر نداشته بوده كه به نظرش مياد كه خوب شايد اينم از من بهتر باشه و بعد به محضر الهي ميگه كه بار الها از خودم بدتر كسي رو پيدا نكردم. و خدا بهش وحي ميكنه كه اگه قدمي با اون فكر بر ميداشتي از پيامبري خلع ميشدي.
    نازنينم هيچكسي حق نداره خودش رو مقربتر به درگاه الهي بدونه.و متن شما بسيار عالي بود.
    در مورد اخراجت، دختر گلم من مطمئنم كه جناب مديرتون برا اينكه نشون بدن تو رو به اندازه بقيه بزرگ و خانم ميدونن اين شوخي رو انجام دادن و در واقع با تو بزرگونه برخورد كردن. و من اگه جاي تو بودم برا اينكه جنبه خودم رو در مورد شوخي ايشون نشون بدم اون كامنت رو حذف ميكردم.ما كه اين متون رو ميخونيم متوجه شديم كه اينا فقط يه شوخيه.
    البته برخورد تو در مورد اينكه اگه كسي شخصيتت رو خرد كنه ، خوب اين برخورد خوبه ولي الان كه ميدوني اين فقط يه شوخيه.
    در مورد معلمت هم فكر كنم اون خانم معلم بسيار پربار و سر به زير بوده و البته بهتر بود تو در خفا ازش توضيح ميخواستي تا يه وقت رفتار تو باعث سوء استفاده كسي نشه.
    موفق باشي خانم گل.
    پاسخ

    سلام خانم ناظم منم جدي نگفتم شوخي بود .من به مدير ميگم دايي حامد چه طور ميتونم جدي بگم؟ ولي مثل اينكه بد حرف زدم و شما فكر كردين جدي گفتم اون كامنت رو هم حذف كردم . ممنون از راهنماييتون