سلام فاطيماي نازم: ممنونم. اگه يه كسره به نون بدي فكر كنم مشكل حل بشه. ميشه ( منِ او). البته مطلب من هنوز ( منِ تو) نشده و ميبيني كه من و تو هركدوم جدا جدا در يه پرانتز جدا قرار داره. و شعرامم هر كدوم جدا جدا نوشته شده و من و تو از هم جدا قرار گرفته( واي چه عشقولانه شد). تو جدي نگير فاطيما جونم. البته نظر جناب مدير نميدونم چي بود و فكر كنم كه شايد منظورشون از كتاب (منِ او) اثر آقاي اميرخاني بوده باشه. هر چي كه ما سلمنا گفته و نوشتيم. البته از ترس اخراج و اينا. آخه ميدوني كه ما اخراجيون توبه نامه امضاء كرديم كه ديگه كاراي بد بد نكنيم_دي

سلام محيا جونم: حالا صبر كن يك من اويي بسازم كه آقاي امير خاني همه جا بگرده دنبالم تا سرم رو بكنه زير آب..... اينم برا آقاي مدير كه من رو مامور ساختنه اين من اوي جديد كردن_دي. سراسر رنگين كموني باشي گلم.

به به سايه خانم گل گلاب.لطفا به اقاي مديرمون گير ندين كه باز مارو اخرج (به فتح الف) و يخرج ( به ضم ياء ) كنن.

تازه اگه كفتر كاكل به سر هم باشه خوبه.منتظر باشين يه چيز بهتر از اون نباشه.

سلام: نه بابا راويش........ بوده. خوب شعر اول از خانم سيمين بهبهاني بوده و اما شعر دوم فقط ميدونم خوانندش احسان خواجه اميري. ميدوني اين من هنوز من تو به كسر نون نشده. و فقط فعلا من و تو هست. هر وقت من او به كسر نون شد اونموقع درست ميشه . ( سوتك جان تو فهميدي من چي گفتم؟؟؟ خودم نفهميدم_دي).