در ازل ، پرتو حسنت ز تجلي دم زدعشق پيدا شد و آتش به همه عالم زدديگران قرعه قسمت، همه بر عيش زدنددل ديوانه ي ما بود كه هم بر غم زد بار غم او عرضه به هر كس كه نمودند عاجز شد و اين قرعه به نامم ز سر افتاد________________
عشق فراموش كردن نيست، بلكه بخشيدن است عشق گوش دادن نيست ، بلكه درك كردن است عشق ديدن نيست ، بلكه احساس كردن است عشق جا زدن و كنار كشيدن نيست ، بلكه صبر كردن و ادامه دادن است عشق..........آغاز نبوده و ادامه ميباشد....
سلام
باز خوبه شما علنا گفتيد درباره سخن گفتن از عشق مي ترسيد
به بعضي ها كه مي گي عشق
مي گن بسم الله الرحمن الرحيم
اينجانب فلان بهماني به مدت هشتاد سال عاشق خدا بودم و عشق خدا را تجربه كردم.
خدا كنه اينجوري باشه
من كه نه عشق خدا را تجربه كردم نه عشق غير خدا.
ميدونم عاشق خدا شدن سخته بنابراين از خدا مي خوام كه طعم عشق زميني رو لااقل بهم بچشونه تا از اونجا عاشق خودش بشم.
البته اگه بشه.
بي خيال
اگر چه مستي عشقم خراب کرد ولي اساس هستي من زان خراب آبادست سلام . عشق نه ترس داره نه جرات ميخواد . عشق فقط مردونگي ميخواد و يه دل مجنون . گفتن از عشق هم ترس نداره . اكه ميبينيد كسي كه عاشق نميتونه از عشق بگه به اين خاطره كه خيلي عاشقه چون عشق هر چه بيشتر باشد به زبان آوردنش دشوارتر است .
به نظر من تمام عاشقي تو شعري كه پايين نوشتم ميتونه معنا بشه .
عشق آن نيست كه گر سوزي پروا نكني / عشق ان است كه گر سوزي پر ، وا نكني
راستي يه تعبير زيباي ديگه هم از عشق ميدونم اما اينجا نه ، تو كامنت خصوصي ميگم خدمتتون !