نردبان پوسيدهاي كه همه جاش امكان خراب شدن داره؛ هيچ ثباتي نداره.
روي نردبان معمولي اميد داشتن خيلي راحته. به شرطي كه يه خورده دقت داشته باشي و دستپاچه هم نشي.
اما توي نردبان زندگي اوضاع به همين راحتيها هم نيست
اصولا از اين كتابايي كه همه چيز رو ساده و غيرواقعي ميكنن تا مثلا به مردم اميد تزريق كنن چندشم ميشه.
اميد غيرواقعي. اميد ابلهانه.
به نظر من زندگي نميتونه نردبان باشه. اگه هم روي نردبان بودن زندگي اصرار داريد بايد بگيم زندگي يه نردبان پوسيدهست.
متوجه شدين كه از وقتي مطالب دو پاراگرافه شده، كامنتامونم ناخود آگاه چند تا شده. يعني من خودم كه از وقتي آقاي مدير بخاطر اون كامنت طولاني دعوام كردن، ميترسم نظر بلند بذارم و چند تا كامنت ميذارم( البته، يحتمل كه شيطنت هم درش بي تاثير نباشد).
ضحي خانم : اول ممنون از شما كه هميشه از اولين نظراتتون استفاده ميكنيم. بعدش خوب، خوبه كه يه وبلاگ همه مدل مطلب داشته باشه.
نردبام اين جهان ما و منيست
عاقبت اين نردبام افتادنيست
لاجرم هركس كه بالاتر نشست
دست و پايش بيشتر خواهد شكست
__________________
ربطي داشت؟؟؟
نميدونم تازه فكر كنم يه جورايي نفي مطلب بود.
اين رو يه جايي سالهل قبل خونده بودم و خوشم اومده بود.
سلام فاطيما جونم:
نفهميدم چطور شد؟؟؟
بايد يكي از اينارو انتخاب كنيم و بگيم؟؟
آخه هر سه جالب بود. يعني تعابير قشنگ داشت.
سلام...خسته نباشيد.
اين وبلاگ گروهي فقط مطالب روانشناسي كم داشت كه خدا رو شكر اينم حل شد !!! حالا شد يه وبلاگ هقت بيجار ( البته با حفظ ادب و احترام براي مدير و نويسنده هاي محترم ) هيچ دقت كرديد چي شد كه اين شد ؟!؟!؟!
فاطيما خانوم سلام اختصاصي دارم خدمتتون . هر 2 تا پستتون جالب بود ، هم ماجراي اون كتاب اماني هم راه پله هاي طرقي . فقط اينكه اشتباه تايپي داشتيد تو پست پاييني به جاي كيلمه تلفن نوشتيد تلفت .
موفق باشيد و هميشه سالم