• وبلاگ : طعم شيرين دو دقيقه
  • يادداشت : آخيييييي!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سايه 

    آااااااااااخي.....

    نازي...

    + تهاني 

    يا رفيق!

    وقتي كوچك بودم خيلي بزرگتر بودم! روي هوا حرف نمي زنم! دليل دارم! وقتي كوچك بودم وصيتنامه مي نوشتم و الان نمي نويسم! وصيت نامه مي نوشتم و سفارش مي كردم دانه ي گنجشك هاي حياط و شير بچه گربه ها فراموش نشود! وصيت مي كردم گل هاي باغچه را نچينند كه پروانه ها سرگردان نشوند! همه را هم غلط غلوط مي نوشتم! آخرش هم همه ي اموالم را مي بخشيدم به ماماني!

    چقدر بزرگ بودم! يادش مي افتم گريه ام مي گيرد! چقدر بزرگ بودم!

    يا علي مددي!

    + حامد 

    سلام

    كاش اينجا وصيت نامه رو مياورديد تا مي ديديم تو اون سن ذهنياتتون چي بوده.

    وصيت نامه يه خانم 19 ساله معمولا خيلي مي تونه جالب باشه

    خصوصا اينكه از خيلي از چيزها فارغه

    بيچاره مامانتون