نچ...نچ...نچ....
اگه مدير مون بياد ، يحتمل دو مين رو تعطيل كنه.
مستي....
نشئگي....
خماري.....
سيگار....
قليون....
چايي....
نه راستي چايي بد نيست.
تازشم بايد به جملش اين رو اضافه كنه كه:
سرفه بعد سيگار...
تازشم بوي بدي هم ميده.
تازشم همون كه گفتم:
ولا قس علي هذا ( البته در اون مورد بود).
يك بنده خدايي يك حرف خيلي بد ميزد كه بدآموزي هم داشت و خيلي كار بديه و من هم اصلا تاييد نميكنم ولي خداييش خيلي قشنگه:
آرامش دو گيتي، تفسير اين دو حرف است
سيگار بعدِ چايي، چايي بعدِ سيگار...
جاري باشيد...
ولي من تاييد مي کنم!جاري باشيد...لازم بود ازتون تشكر كنم؟ يا اينكه سلام و عليك و از اين حرفا نثار كنم؟ يا احترامات ويژه به خاطر حضور انورتون؟
سلام؛ و يا سلام. و ايضا يا رفيق!شايد دليل اين بوده که جز خط آخرش چيزي از اين يادداشت رو نخوندين! از اين که بگذريم؛ به نظرم خيلي ساده گفته بودم؛ چيزي که توي زندگيم درکش کرده م.چي بايد بگم الان؟
و مستيه كه با مستي توفير داره (توفير رو تازه ياد گرفتم)
و نشئگيه كه با نشئگي توفير داره.
و تفريحه كه با تفريح توفير داره.
پس همه يا نشئه اند و يا مست(...دِ ... اين رو كه شما گفتين!!)
نع منظورم اون مرز باريك بين هست كه ميخوام بگم در مورد همه يكي نيست ميزان باريكيش . ( اووووخ خودم رو كشتم تا گفتم).
اما ...نچ...
يه كم جات هم غلو جات گرديده است. نميتونه در مورد همه صدق كنه و اون مرز برا همه يكسان باشه و باريك.
و تازشم اينطوري يه دور تسلسل درست كردين.
و لا قس علي هذا.
همييييين.
توفير؟ خب مشخصه که داره.و ايضا نشئگي!و ايضا تفريح.من نگفتم همه يا نشئه اند يا مست.خب اين مسلمه. اصلا بعضيا حتا عرضه مست شدن هم ندارن؛ و ايضا نميدونن نشئگي يعني چي. اينم هست. من به نحو قضيه حقيقيه گفتم.الانه که سوتک اعتراض کنه!من هنوز سر حرفم هستم؛ به نسبت مستي و نشئگي، اون مرز درباره همه باريکه. کسي که مست شده باشه، توي همون لحظه اندکي که مستي ش تموم ميشه، اگه واقعا مستي رو درک کرده باشه بايد دوباره نشئه بشه. شکي نيست توي اين. هيچ غلوي هم در کار نيست؛ گرچه قبول دارم که همه مث هم نيستن.تسلسل؟ استحاله تسلسل مال فلسفه ست. ما توي زندگي دچار يه تسلسل واقعي و حقيقي هستيم؛ هيچ شکي هم نيست. دوست ندارم حرافي کنم اما همينه که گفتم.و قس علي هذا رو چرا لا گذاشتين اولش؟