مگر شما اخراج نبوديد؟
اخراجتون كردم كه نوبت خودتون هم ننويسيد.
نه اينكه به نوبت ديگران هم تجاوز كنيد.
اي بابا پس چرا امضاي من نيومد. عيب نداره اين رو يادم رفت بگم اينم ميگم و مي رم.
ترسمندگي ديگه چيه سايه جون.
كلي به اين خوشمزه نوشتنت خنديدم.
بابا مگه مديرتون چي گفته بنده خدا كه تو انقدر ترسيدي خوشمزه .
اين شرم حضور داشتن خيلي بده. با عث ميشه كه حرف دل آدم تو دلش بمونه و هميشه از اون طرف دلگير و دلخور و دلشكسته باشه.
عزيز دلم كي اون دل قشنگت رو به درد آورده؟؟