وبلاگ :
طعم شيرين دو دقيقه
يادداشت :
فقط برا خودمون
نظرات :
1
خصوصي ،
9
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
<marquee> جناب رائد </marquee>
صرف نظر از روغن و بنفشه و نرگس و مريم و مهتاب و كريم و فاطمه و ماماني و مهتاب و بقيهي اونا، بايد بگم اين ايدهي جالبتون خيلي جالب بود.
همين كه سفيد بنويسيم ديگه.
اصلا مي دونيد! نه. نمي دونيد. البته خب ممكنه شايد هم بدونيد. من اصلا اعصاب ندارم.
حيف شد حيف. حيف كه اون روز كه نوبتم بود حال و روز درست و حسابي نداشتم؛ وگرنه مي خواستم ايده ي اخراج رسمي مدير رو بدم؛ مامااااااااااااااااان. تو رو خدا دعا كن من رو اخراج نكنه.
البته مديرها كلا اون مخشون پنبه اي تر از اين حرفاست كه به فكرشون برسه من اين نوشته ها رو دارم با رنگ سپيد يشمي متمايل به جگري مي نويسم.
اهههههههه. چه حالي ميده اينجوري نوشتن. الان نميدوني چه حالي دارم مي كنم آقا يا خانم خواننده ي اين كامنت.
بگذريم. به قول اون ياروه كه هر وقت حال نداره ميگه ... . ولش كن بابا تو هم.
نظرت چيه دومين رو كلا با رنگ سفيد بنويسيم! اه. چه ايده ي نخ نمايي.
چقدر وراجي مي كنيم ما.
منظورم از ما در جمله ي قبلي، لفظ خبيثه ي من است؛ البته لفظ كه نمي تواند خبيث باشد؛ آن منم كه به جهت تسميه، كلمه را هم خبيث كرده ام. اوووووووووه. چه خبيثانه شد!
بس كن ديگه احمدجان.
پاسخ
ااي ول بابا ، جناب رائد!!!!عجب شهامتي. ما با وجود بُعد مسافت همچين شهامتي نداريم. شما اونجا و .... عنقريب كه به خشم ابدي مبتلا شويد....