سلام
ياد اين بيت افتادم از خواجه شيراز
گوهر پاك تو از مدحت ما مستغني است
فكر مشاطه چه با حسن خداداد كند؟
زيبا نوشته ايد
استفاده كرديم
تاخيرمان را هم ببخشيد
اوهوم
چقدر از اين بچه ها ديدم كه دست بردار از اين كارشون نيستند ولي يه جورايي خب اين شيرين كاريه خيلي بامزه يي هس ....يعني مي ارزه....يعني چون بچه( از اسمش پيداس ديگه) همشون پاكن. پس عشقشون پاك و شايد يعني حتما، مي توان گفت كه حق دارند و عشقي حقيقيه ولي فقط براي همون دوران حقيقيه ولي فايده نداره....
...
چون....
راستش اگه به بچه مثال نمي زديد بهتر بود. چون بچه بزرگ ميشه و اون عادت(البت نبايد عادت گذاشت) رو يادش مي ره يعني معشوقش رو يادش مي ره پس عشقش حقيقي نبوده و از سر لذت بوده و....پس بهتره به اون تشبيه هش نكنيم چون عشقي واقعي نيست
البت شايد اين نوشته فقط براي همون دوران درست باشد ولي اگر كلي گفته بشه بهتره.همين!
اما همون پسر بچه 6 ماهه كمي كه بزرگ تر شه يادش ميره عشقي داشته به اسم "انگشت شست" ...يعني عشق هم به همين زودي فراموش ميشه؟؟ نع، اگه قرار باشه فراموش شه كه ديگه اسمش عشق نيست...ميشه بچه بازي!! ميشه حوس....
هرچند كه براي توصيف عشق هاي زميني اين روزها مثال خوبي بود!
اي بابا چرا اينطوري شد؟
در مورد فرمايش جناب مدير هم بايد بگم كه اين صحبت رو من هم شنيدم و كاش واقعا به اين مسئله پرداخته ميشد تا قدري روشن بشه.
نع به نظر من قياس مع الفارقه.
اون بچه به مکيدن انگشت عادت کرده و عشق رو نمي شه با عادت يکي دونست.
حالا اين وسط اون بچه كار درست انجام ميده يا اون هزاران نفر كه ميخوان با دليل و منطقشون اون رو باز دارند؟
خيليا معتقدن عشقي به اسم عشق زميني اصلا وجود نداره و كشكه و مسخره بازي.
اصل عشق الهيه. عشق به خدا!
واقعا اينجوريه؟
يعني ما حق نداريم عاشق يك آدم بشيم. حتي ازنوع جنس مخالف؟ حتي از نوع هم سن و سال.
نميدونم!!