سلام
بي پردگي در نوشته شما نديدم
شعر شهريار چقدر زيبا بود
اي سوختهي سوختهي سوختني؛ عشق آمدني است، نه آموختني
به نظرم تا كسي طعم تلخ (شيرين) عشق رو نچشيده باشه نمي تونه در موردش صحبت كنه.
من نچشيدم ولي دوست دارم صحبت كنم!
برام جالبه كه چقدر راحت بعضي ها از عشق الهي صحبت مي كنند. واقعا اين ها عاشق خدا شدن.
خيلي دوست دارم بدونم كسي كه عشق زميني رو تجربه نكرده به راحتي مي تونه عشق الهي رو تجربه كنه.
برام جالبه بدونم كساني كه هيچ تجربه اي در زمينه ي عشق زميني ندارند چطور به عشق الهي مي رسند.
ايا واقعا مصداق اين مصرع كه رسد آدمي به جايي كه به جز خدا نبيند، هستند.
دوستي مي گفت وقتي عاشق يك دختر شدم (از عمد ننوشتم جنس مخالف چون نمي خوام بي خودي واسه خودم تابو درست كنم) تازه به وجود خدا پي بردم. عاشقي و رسيدن به وصل سخت بود و به خاطر همين مجبور بودم از خدا بخوام به معشوقم برسم. دعا و نيايش و نذر و نياز.
بعضي وقتا خودمم نمي فهمم چي كامنت ميذارما