سلام
روانشناسه خوب حرفايي رو زده.همين!
عشق مجازي تكه اي از عشق حقيقي است اگر همسوي با آن باشد بعد ازمدتي چيزي از عشق مجازي نمي ماند و همه اش مي شود عشق حقيقي ...
اين تيکه از تمهيدات عين القضاه هستش :
دريغا عشق فرض راه است همه کس را . دريغا اگر عشق خالق نداري ، باري عشق مخلوق مهيا کن تا قدر اين کلمات تو را حاصل شود . دريغا از عشق چه توان گفت ! و از عشق چه نشان شايد داد ، و چه عبارت توان کرد ! در عشق قدم نهادن کسي را مسلّم شود که با خود نباشد و ترک خود بکند و خود را ايثار عشق کند . عشق ،آتش است هر جا که باشد جز او رخت ديگري ننهد . هر جا که رسد سوزد ، و به رنگ خود گرداند .
... کارِ طالب آن است که در خود جز عشق نطلبد . وجود عاشق از عشق است . بي عشق چگونه زندگاني کند ؟! حيات از عشق مي شناس و ممات از عشق مي ياب :
روزي دو که اندر اين جهانم زنده
شرمم بادا اگر به جانم زنده
آن لحظه شوم زنده که پيشت ميرم
و آن دم ميرم که بي تو مانم زنده
تنها ...
در جواب بزرگواري كه اسمشان مهم نيست ، اتفاقاً صحبت از عشق كه مي شود، همه دلشان مي خواهد روي دلبستگي ها و علايق عادي خودشان اسم عشق بگذارند ...
تنها...
تو ادبياتمون هميشه عشق و شراب و مستي با هم بودن ... به واسطه ي مستي ، اين عقل جزئي كنار مي ره و اونوقته كه مي توني از خودت بگذري و ديگه خودت رو نبيني ...
هر حرارت كه عقل شيدا كرد / نور خورشيد عشق پيدا كرد ...
سلام عليكم !
دست از مس وجود چو مردان ره بشوي
تا كيمياي عشق بيابي و زر شوي ...
هر جا رو كه نگاه مي كني مي بيني تا از خودت نگذري نمي توني عاشق بشي ... از خود گذشتن هم كه به همين سادگي ها نيست ... اما مستي اي كه عشق مياره بهت اين اجازه رو مي ده ...
سلام.
جناب روانشناس هم با اين كه احتمالا خودش تا به حال عاشق نشده ولي حرف هاي جالبي زده.
فقط من قبول ندارم كه عشق كاملا از وابستگي جدا باشه، اونم عشق زميني. درست كه عشق فراتر از وابستگي و ...است ولي بالاخره كمي وابستگي لازمه ديگه و قطعا به وجود مياد. (البت اين رو كساني كه عشق رو تجربه كردن ميگن...منم نميدونم!)
عشق سلطاني است بي پروا كه چندين ماه مصر ... از فرامش گشتگان گوشه زندان اوست
(مولانا صائب)
يه مطلب ديگه..
منظور از اينكه عشق، سيار و روانه رو متوجه نشدم يعني چي؟؟
بازم به نظر من عاشق كسيه كه حاضر باشه همه چيزشو بخاطر اون چيزي كه دوست داره بده و خوشحال هم بشه كه دادهچقدر كامنت گذاشتم
هر كسي عاشق يه چيزي و يه كاريه ؛ متناسب با سنش و شخصيتش و اخلاقش
در مورد عشق گريزان ( به سكون قاف)، فكر كنم دلايل كافي نباشه.
و اما پيام آخر:
خيلي جالب و. دلچسب بود.
كاش در عاشق شدن اندازه هامون يادمون نره.
همين ديگه.