• وبلاگ : طعم شيرين دو دقيقه
  • يادداشت : پارك قبرستان!!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 17 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سايه 

    ميدوني زينب جونم،

    يه چيزايي حسش يه جوري برا خود ادم ميشه و نميتونه بيانش كنه.

    نميدونم چرا تا تو در مورد بهشت زهرا و اينا گفتي و اينكه دلتنگ اون قبري هستي كه جمعه ها بهش سر ميزدي، من ياد قبر شهداي گمناممون افتادم.

    ياد صفايي كه اين قبرا دارن.

    وقتي ميري پيششون و درد و دل ميكني، يه جورايي حست ميشه كه دارن حست ميكنن و ميبيننت و باهات حرف ميزنن و از اون بالاتر، حرفا ت و ميفهمن.