راستي ما هم تو شهرموون جوب نداااريممن لب جوووووي مي خوااام!!!
تازشم موش و گربه (بخوانيد سگ و گربه!!!) منو ياد دعواهاي با خواهرم (مال قديم نديما هااا) ميندازه....
راستي
فاطيما جوني عجب داستان(نارسيس) جالب انگيزي بووود! و صد البته آموزنده
افاضات التهيه سايه جووونم هم كمك كرد تا ربطش به لب جوي رو بهتر تر بفهمم
مرسي از تو و مرسي از سايه جووونم!
همون مطالب كافي بود ديگه چرا زحمت پي نوشت به خودتون دادين؟
افاضات التهيه
همون كه اولش گفتم:
1-لب جوي اب نشينيم
2- اگه نشستيم، به آب نگاه نكنيم
3- اگه به اب نگاه كرديم، عاشق خودمون نشيم.
4-اگه عاشق خودمون شديمم ، بيمار نشيم.
5-اگه بيمارم شديمم دكتر روانپزشك نريم
6- رفتيمم داروهاشونو نخوريم
7-اگه لب جوي اب نشينيم پدر جون ف نه خودمون و به دردسر ميندازيم و نه ديگران رو
----------------------------
گذشته از موضوع و متن موضوع مطالبت خوندني بود.