• وبلاگ : طعم شيرين دو دقيقه
  • يادداشت : آيينه ي عشق گذران
  • نظرات : 0 خصوصي ، 21 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    يادت هست نشسته بوديم لب جوي ؟ و تو به آب اشاره کردي و گفتي : عشق تو به رواني اين آب توي وجودم جريان دارد ؟ ... يادت هست مي ترسيدم از اينکه يک روز بي وفايي کني و دلم را بشکني ؟ ... باز هم يادت هست قسمم دادي به عشق که اين ترس ها را بسپارم به آب تا با خودش ببرد؟ ... و بعد از آن ، من باشم و تو باشي و عشق ...

    حالا نشسته ام لب همان جوي ... مي بيني توان بلند شدن ندارم ؟ بي وفايي ات دلم را ... نه ! ... کمرم را شکست ... نمي فهمم خاصيت عشق را ... با دلي شکسته به انتظارت نشسته ام که برگردي ... قرارمان باشد لب همان جوي ...

    پاسخ

    ديديد گفتم شكسته نفسي مي كنيد؟