• وبلاگ : طعم شيرين دو دقيقه
  • يادداشت : كبريت‏فروش يا...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 7 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    البته منظور من از دخترك كبريت فروش، برداشت شخصي همه نويسنده ها بود. هر كسي بايد خودش ابراز كنه كه از اين كلمه به چي مي رسه.

    اما شايد منظور شخصي من دخترك كبريت فروش دوران كودكي بود كه تو اون زمستون سرد كبريت مي‏فروخت و حاضر نشد پول يا كمكي از ديگران دريافت كنه. حتي اگه اشتباه نكنم شخصي بهش پيشنهاد داد كه اين شب سرد را به منزل اونا بره و فردا براي كبريت فروشي برگرده كه دخترك گفت همه كبريت ها امشب بايد تموم بشه.

    در هر حال به نظر من اگه هم منظور از كبريت فروشي گدايي باشه به نظر من بهتر از اينه كه شخصي غيرت و مردانگيش رو صاف و پوست كنده بر كف دستش بذاره و از مردم به صورت راست و دروغ درخواست كمك كنه.

    از نظر من كبريت وسيله‏ي خوبي براي كار نيست اما وسيله‏ي خوبي براي فرار از واژه (گدا) هست.

    هر چند فكر مي كردم شما در مورد سيلي بنويسيد!!

    همه جملاتم را با به نظر من شروع كردم تا بگم كه اينا فقط نظر شخصيه منه.

    همين .

    پاسخ

    بله. همين طوره. فرار كردن چيزي رو درست نمي كنه اما!