از متون منتخب پارسي بلاگ اومدم اينجا.
داستان شما جزء متون منتخب بود. به انصاف ، آنقدر قشنگ و احساسي نوشته شده كه نمي دونم چي بگم.
همون نظر اول. گريولانه بود و البته زيبا.
سلام!
زيبا بود!
سلام
اصلا نياز به عذر خواهي نيست. شما لطف داريد.
بزرگواري از خودتونه
نوبتتون بوده و من خودم خواستم كه سر نوبتتون بنويسين.
در ضمن داستان هم قشنگ نوشته شده بود.
احتمالا اون دخترك چون حس مادري نسبت به عروسكش داشته تونسته دوري مادر خودش رو تحمل كنه.
اين دخترك رو نميشه جايي پيداش كرد؟ البته فكر نكنم دخترك باشه. دستكم بايد دختر باشه؛ نه! لابد خانوميه براي خودش...