در كارگه كوزه گري بودم دوش
ديدم دو هزار كوزه گوياي خموش
هر يك به زبان حال با من مي گفت
كو كوزه گر و كوزه خر و كوزه فروش؟!
گذشت ... خيلي چيزا رو باختيم ...
چرا شما نميخوايد ساختار شكني كنيد. خب يه بار هم كوزه فروش از كوزه شكسته آب خورده!
يحتمل اين همون كوزه گريه كه از كوزه شكسته آب مي خوره
خب همين.
آخه وقتي داريم يه جمله ي كوتاه رو مي تايپيم و سرمون پايين و نگاهمون رو كبيرده... از كجا بايد بدونيم هر يه فاصله اي كه تو اين جمله زديم يه كامنت فرستاده رفته كه بخوايم تب بزنيم يا نزنيم؟؟؟؟؟
صد بار گفتم باز هم ميگم. تو اين جور شرايط يک بار کليد tab را فشار دهيد. مشکل حل ميشود.
روي اسم تاکيد ميکنم. کوزه فروش!