سلام
ميشه بي تعارف بنويسم؟
ببينين نگارش متن عالي بود اما ايراد آيين نامه اي ميشه بهش وارد كنم؟
به قول جناب رائد نوشتن و توصيف از ظواهر معشوق كار آساني نيست. اما من فكر ميكنم اين با متن شما منافات داره.
عاشق هرگز به ذهنش خطور هم نميكنه كه اگر معشوق من را يوسف ندانستند چه ميشود؟
مجنون ليلي را ميبيند و هرگز به سخره ي سخره گيران اهميتي نمي دهد.
جوابي كه ليلي به پادشاه دوران خود داد ، آن زمان كه او گفت :تو كه زيبا نيستي، مجنون به چه چيز تو دل بست و بيابانگرد شد؟؟ ليلي گفت. من زيبا نيستم و تو نيز مجنون نيستي...
فكر مي كنم كل منظورم را رسانده باشم
معشوق به چشم عاشق زيباست و نه با ظواهر رويتي.
معشوق به چشم عاشق زيباست به آنچه او با چشم دل ميبيند و نه با چشم سر. خصوصا كه ذكر شده اين عشق خدايي است.
با همان چشمي كه رويت شد و جوانه هاي عشق الهي زده شد ، با هم او نيز توصيفش ميشود نمود. به دور از ترس ملامت كننده گان.
يا علي.