سلام فاطيماي گلم:
گفتم كه دوباره بر ميگردم.
ببين اين مقدار كه نوشتي خوب تونستي فضا سازي كني طوري كه من حس كردم تو مترو هستم.
اما
فاطيما جون فضا تو داستانت متوقف شد و در واقع داستان تو همونجايي متوقف شد كه سوتك شروع كرده بود و ادامه داده بود. خيلي قشنگ ميشد اگه يه اتفاقي رخ ميداد يا اگر هم اتفاق رخ نميداد فضاي داستان عوض ميشد. البته بايد بگم كه تو تغيير ذهني تو داستان ايجاد كردي و خوب هم نشون دادي.
عزيز دل خاله برا بار اول خوب بود.
البته اين هم سوژه بعدي نيست كه تموم داستان تو همين مترو ادامه پيدا كنه.( يه وقت كتكم نزنين بابا. پيشنهاد بود خب)
منتظر ادامه داستان توسط بقيه هستيم.