1
برادر بزرگوارم سلام
خدا را شكر كه بالاخره يكي پيدا شد در اين وبلاگ صريح و بي پرده و به دور از تعارفات معمول، حرف دلش رو بزنه. خدا شاهده كه از اين بابت خيلي خوشحالم.
شايد به نظر خيلي ها اين نوشته ها به معني مرگ دومين يا تضعيف من باشه؛ اما به نظرم بالعكس. اگر يك مخاطب حرفه اي اين متن رو بخونه حتما متوجه خواهد شد كه اين پست تو نشانگر نقطه قوت دومين بود. اينكه از معدود وبلاگهاييه كه جا براي بحث در اون بازه. هر كسي اظهار نظر خودشو ميكنه. حرفي كه بارها تاكيد داشتم و كمتر بهش عمل شده بود. خوشحالم از اينكه با اين يادداشت يك سري هيمنه ها و پرده هاي خيالي را از بين بردي و جاده را براي بقيه باز كردي.
اي كاش هشدار اول نقد را هم نمي نوشتي. اين نوشته نه تنها براي كسي آزار دهنده نيست بلكه بسيار هم لذت بخش خواهد بود. البته به نظر من. خصوصا اينكه فضاي يك بحث جدي هم در آن به وجود اومده.
متاسفانه بارها شده بود كه انتقادي كرده بودم و بعضي دوستان به شدت از نقدم ناراحت شده بودند و جوابي ندادند با اين توجيه كه مي خواهيم فضاي دومين آروم بمونه!! مگه قرار بود دعوا بكنيم كه فضاي دومين آروم بمونه؟ چرا اينقدر از يك بحث منطقي بايد فراري باشيم؟ مگر نه اينكه هر چه پيشرفت داريم از همين بحث و تبادل نظرهاست.
و اين متن شما باعث شد اين خط قرمزهاي كاذب هم از بين بره. كجاي دنيا بحث كردن و نقد صحيح باعث ايجاد كدورت و دعوا شده؟ اتفاقا حرفهاي در دل مانده و انتقادهاي مطرح نشده است كه باعث كدورت و ناراحتي ميشه.
با اين مقدمه مي رم سراغ نكاتي كه در مورد نقدت به ذهنم مي رسه. باز هم از شما به خاطر اين نوشتهي پر محتوا و پرشور كه الحق و الانصاف ويژگي هاي يك نقد كامل رو داشت، تشكر مي كنم.