آخ که با خوندن اين پست يه جورايي داغ دلم تازه شد.خب نخونين شماها ديگه.بر عکس من..من دائم به ارشيو دو مين، خصوصا نوشته هاي سايه ي مرحوم سر ميزدم. همونا که بر اثر يه اشتباه لپي پرشي کيبوردي پريد و ديگه نيست.حالا هم چشم اميد دوختيم تا جناب مهندس کمک کنن و برش گردونن.هيچگونه مسئوليتي در قبال برداشتتون از خوندن اين کامنتاي خط خطي رو توسط شما نميپذيرمش.
هر وقت کشکول رو ميخوندم برا م سئوال بود. نه . جمله غلو شد. چون اين سئوال هميشه هم كه به ذهن آدم نمياد، پس گاهي که کشکول رو ميخوندم ، به ذهنم ميومد که چرا "کشکول " !!يه جورايي حالا افتاد.
در مورد خود كشكول هم، بايد بگم كه وبلاگيه كه ميشه باهاش خنديد يا باهاش گريه كرد. گاهي با طنزهاي تلخش ميشه گريه كرد .
جالب اينجاست كه در كنار تمام اينها در پست هاي سياسي كشكول كه گاها نيز در قالب طنز بيان ميشه، ميتوان روشنگريهاي سياسي زيادي رو شاهد بود. و تمام اينها باعث ميشه كه دلت نياد هرگز پستي رو نخونده بذاري . البته بحث و نظر پيرامون كشكول و محاسنش زياده و خب اين فقط مقدار كمي از كل بيان شد.
در خصوص اين پست هم بايد بگم كاملا ابتكاري و جالب بود.
موفق باشين.