با عرض سلام خدمت دو بزرگوار عزيزمون.
تقريبا يه كم دير به بحثها رسيدم و با خوندن حدود 9 كامنت هم نتونستم چيز زيادي در بيارم. اونچه از كامنتها دستم اومد اين بود كه يه مقدار در خصوص مواضع و ديدگاههاي همديگه تند رفتيم. يه مقدار نتونستيم اصول بحث رو حفظ كرده و از نظرات همديگه دلخور شديم.
از كامنتاي اول شروع ميكنم.
جناب اجرايي، با يه برداشت سطحي از نوشته زينب جون ، و خب البته با يه استنتاج صحيح ، نظرشون رو گفتن. نتيجه حاصله از كامنت ايشون اين بود كه حرمت خانمها حفظ شده و خانمها و اقايون رو مكمل همديگه دونستن.
سوتك عزيزم و جناب اجرايي در نظرات همديگه دچار سوء تفاهم شدند.
بعد مدير اون كامنت رو گذاشتن و طبق فرمايش خودشون شايد اگه اين جمله رو نميذاشتن ، برداشت اشتباه از فرمايششون نميشد. من هم با آقاي اجرايي موافقم.
و البته نتيجه حاصله از كامنت مدير هم درواقع به نوعي تائيد صحبت خود اقاي اجرايي بود. و صد البته ديدگاهي عقلايي به نظر آرماني زينب جون.
بدنبالش مجددا جناب اجرايي با برداشت اشتباه از كامنت مدير اون كامنت تند رو گذاشتن.
و در انتها من فكر ميكنم كه كامنت مدير ميتونست فصل الخطاب باشه چون از نظر من كامل و جامع هست. ايشون تو كامنت دوم دقيقا منظورشون رو از صحبتها عنوان نموده و توجيه و توضيح كافي و وافي رو ارائه نمودند. و دقيقا با خوندن دقيق كامنت و تذكر برخي نكات همون نظر اول بنده تائيد شده كه مضمون نظر اين دو بزرگوار يكي ميباشد.ببينيد.
در هر حال
من فكر ميكنم فصل الخطاب اين بحث كامنت جناب مدير ميباشد و خدا رو گواه ميگيرم كه اين رو نه بعنوان اينكه ايشون مدير ميباشند ذكر كردم بلكه از باب اينكه بعنوان فردي كه دير به صحنه رسيدم و تونستم از جميع جهات صحنه رو ببينم ذكر كردم.
در انتها از دو بزرگوارمون جناب اجرايي كه هميشه با نظرات مفيدشون ما دو ميني ها رو به فيض رسوندند و همچينين مدير كه از راهنمايي هايشون هميشه بهترين استفاده رو برديم تشكر ميكنم البته از جانب تموم دوميني ها و باز هم منتظر نظراتشون در بحثهاي اتي هستيم. و البته ممممممم
بگم كه گول اين بحثاي طلبگي رو نميخوريم و همون 2 _1 به نفع استقلال ....نع ببخشين به نفع خانوما حساب ميكنيم.
يا علي.