سلام .

از بسياري جهات با شما موافقيم
در جواب آقاي مدير با اجازه:
نه نيازي نيست بريم تو اون صف .تو صف خودمون بيشتر مراقب باشيم .
حالا ادامه كامنت خودمان در باره كاريكاتور خطاب به آقاي رائد:
البته اون نگاه ميتونه نگاه به دور دست هم معني بشه به آينده يا مثلا دارن به اوني كه راي ميدن نگاه ميكنن كه ببين ما داريم به تو راي ميديم اونوقت اين حرف دلشون ميتونه به چند معنا باشه مثلا نگرانند و دو دل كه آيا دارم كار درستي ميكنم نكنه اينم بعد از راي آوردن عوض بشه و....
يا مثلا اينكه ما اميدمون بعد خدا به تو و به قولهات هستا و....
ترس هم ميشه معني كرد
بچه ها هم شايد يا رد نگاه بزرگترشونو گرفتن يا مثلا دارن به او ن كانديدا و اطرافيانش ميگن كه ما هم هر چند بچه ايم ولي يه چيزهايي حاليمون ميشه ها و...
اما اون چهار نفر كه نگاهشون به اطراف نيست هم ميتونه مثلا علتش اين باشه كه ما از كسي تا حالا خيري نديديم چشممونم به كسي نيست تا بوده ما مظلوم بوديم الانم كه تو صفيم بخاطر رضايت خداست و اداي تكيف و....
يا مثلا شايد اين بار باور كردن كه كانديداي مورد نظرشون داره راست ميگه با خيال راحت دارن كارشونو ميكنن
يا شايد هم راي به فرد خاصي نميدن و سفيده و.....براي همين چيزي براشون مهم نيست
آهان اون آقاي اولي تو چهره ش يه جور نگراني هم ميشه ديدها
شايد داره به يكي ديگه راي ميده غير اوني كه بهش قول داده بود . الان ترسيده نكنه لو بره و......

يه چيز ديگه هم الان متوجه شديم آقاي رائد
اون پير مرده ولي فقط سرش طرف صندوقه ها
چشمهاش طرف صندوق نيست دقت كرده بودين؟
پيرزنه رو هم الان باز دقت كرديم اونم چشمهاش طرف صندوق نيست
اون دونفر آخر هم كه لباسشون اصلا وصله ژينه نداره كمي جديترن آستين كوتاه هم پوشيدن

چه خوب نقدر و بررسي كرديم
باعث شديد به استعداد نهفته در خودمان بيشتر پي ببريم
از اين بابت جاي تقدير داريد