سلام مجدد
شايد لحن من طوري بوده که احساس کرده ايد مي خواهم دعوا کنم. نه به خدا! اين هم علامتش:
منظورم از خراب کردن هم غلط تحليل کردن بود و داشتم ان قلت طلبگي مي کردم.
و اما نکاتي که فرموديد و فرمودند دوستان:
- نه نبايد زد توي سر نوجوان و گفت اينها بيهوده است. اما بايد خواص جامعه هشيار باشند و فضا را به سمتي ببرند که سوالات مهم تر بيان توي ذهن جوون و نوجوون.
- منبع چي ارائه بدم؟ دارم تحليل مي کنم. در مقام محاجّه ايم مثلا! اگر استنادي لازم بود بعد. مگر ادعاي ابتدايي نويسنده محترم مستند به منبعي شده؟ لزومي هم نداشته.
- داستان مادر حضرت بحثي جدا از پرسش درباره زن و فرزند حضرت است. آن يک امر تاريخي بيّن و منقول است و خود حجتي بر کرامت ائمه و اين بحث دوم امري مجهول است که امري هم نشده به کشفش.
ادامه در کامنت بعد!