سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نزنید ما را

ارسال‌کننده : رائد در : 88/1/23 12:57 عصر

ما که هیچ‌وقت اهل دعوا نبودیم. این ضرب‌المثل‌های خوب ِ اعتماد به نفس زیاد کن را هم نشنیده بودیم. تازه اگر شنیده بودیم هم مگر فایده‌ای داشت؟‌ یا اوضاع عوض می‌شد؟
نه. الکی سر تکان نده و توی دل‌ات نگو «می‌فهمم چی می‌گی دااش.» ما خودمون هم نمی‌دونیم چی کشیدیم!
جونم براتون بگه از وقتی خودمون رو شناختیم، یه خواهر بزرگ داشتیم که از صد تا شیر بیشتر قدرت داشت. همیشه هم که زخمی شمشیر تیزش بودیم. البته بقیه‌ی خواهر برادرا -دختر و پسر- موش بودند در برابرش!
بله. بالاخره ما همین جا با ضرس قاطع می‌گوییم که به عنوان یک شیر شکست خورده و خاطره‌ی شیر بودن از یاد برده، اعتراف می‌نماییم که «دخترا شیرن عینهو شمشیرن/ پسرا هیچی اصلا بی‌خیال، خودت چطوری؟»
هر چه هم در ذهن‌مان دنبال کلکسیون افتخارات شیر و شمشیر، و از آن سو موش و این چیزها می‌گردیم، خبری نیست که نیست؛ کلکسیون که هیچ! حتی یک عدد هم «یافت می‌نشود». ولی چشم. از این به بعد تلافی می‌کنیم! قول می‌دهیم اصلا قربان. به خدا اشتباه کردیم. نزنید ما را با این نگاه ِ «بی‌عرضه‌ی آبروی پسرا رو بردی تو هم!»تان.



کلمات کلیدی :