• وبلاگ : طعم شيرين دو دقيقه
  • يادداشت : هفت وادي عشق در سفري سمائي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 15 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    حالا مطمئن شدم شما دومينيها فقطخودتون واسه خودتون كامنت نميذارين بلكه من هم واستون كامنت ميزارم

    در مورد اين فيلم هم بايد بگم ديد شما خيلي قشنگ بوده سايه خانوم

    اگه همه ي بيننده ها هم اين قدر عميق ميديدنش خيلي جالب مي شد آخه من هم به عنوان بيننده ي عام يا عوام (دوباره بحث با سوتك شروع نشه ها) خيلي فيلم رو سرسركي ديديم آخه يه جورايي اولاي فيلم آدم رو گيج ميكرد ترجيح دادم بقيشو نبينم

    ولي حالا فهميدم قضيه چي بوده

    به هر حال اومدم بگم كه اومدم

    گل باشين همتون

    خدا نگهدارتون

    پاسخ

    سلام: ممنون كه تو هم واسمون مي كامنتي. ممنونم عزيزم. نظر لطفته. بحث عام و عوام رو بگذريم . اون مال من و سوتك جونمه. خب به نظر من همين خوبه كه آدم رو به فكر واداره. خوش اومدين كه اومدين. ممنون و به همچنين.

    سلام.

    فقط مي توانم بگويم كه در قسمت آخر اين فيلم وقتي گلبهار هم روح شد وقتي يك لحظه خودم رو جاي اون روح گذاشتم و تونستم احساسش رو درك كنم گريه كردم.....

    پاسخ

    سلام عزيزم: خدا نکنه که تو گريه کني اما خب احساست رو درک مي کنم. احساس مشابه بيشتر کساني که اون قسمت رو ديدن ، همين بود.
    + ZeYnAb 

    اما خوبيش اينه كه حالا با چشم هاي شسته جوري ديگر ادامه فيلم

    رو نگاه مي كنم

    پاسخ

    اوكي..... و بازم ممنونم..
    + ZeYnAb 

    سايه جوني سلام.

    با چشم هاي شسته خواندم و چند بار هم خواندم، اما متاسفانه چون اين فيلم رو نديدم(تازه دو سه قسمت اولش براي ما پخش شده!) به خودم اين اجازه رو نميدم كه نديده نظر خاصي بدم آن هم به فيلم حاتمي كيا كه قطعا مثل بقيه فيلم هايش و اين جور كه شما نوشتي پر از حرف و ....است!

    پاسخ

    سلام زينب عزيزم: ممنونم كه زحمت كشيدي خانمي. خب پس حالا شايد همون با ديدي دقيق تر نگاه كني، مطلب من بيشتر برات جا بيفته.
    + حامد 

    سلام

    احساسي كه من از فيلم هاي حاتمي كيا دارم اينه كه

    نمياد تو فيلمش مستقيم و بي پرده حرفش رو بزنه

    حرفش رو مي بره در لفافه

    فيلم روبان قرمز، ارتفاع پست و ...

    و خب همين هم باعث اين مي شه كه هر كسي فيلم رو براي چندمين بار هم كه شده ببينه و لحظه به لحظه فيلم رو همچون كسي كه براي اولين باره داره فيلم مي بينه ملاحظه كنه و جذبش بشه.

    و هر بار هم نكات جديدي از اين فيلم به دست بياره.

    به نظر من اينكه به اين سرعت در مورد فيلم قضاوت بكنيم و اون رو مسخره و مزخرف و يا از آن سو يك فيلم متعالي و آسماني ببينيم كمي دور از انتظاره .

    هر چند بارها شده كه من و يكي از دوستان يك فيلم رو ديديم و اونقدر نكات زيادي به ذهن اون دوستم رسيده كه هيچ كدومش به چشم من نيومده.

    در هر حال چون قسمت هاي اخر سريال رو نديدم چندان نمي تونم اظهار نظر كنم اما

    چشم ها را بايد شست، چند بار ديگر بايد به فيلم هاي حاتمي كيا نگاه كرد.

    پاسخ

    سلام: دقيقا... دقيقا بر همين عقيده هستم كه حاتمي كيا هدف فيلم رو تو لفافه ميگه و كساني كه فيلم هايش رو ميبينند عادت ميكنن كه دقيق نگاه كرده تا بينشي جامع نسبت به فيلم داشته باشند. جناب مدير ، فيلم كه تموم شده، و اين نوشته هم بعد از اتمام فيلم نگارش شده! سرعتي نيست. اگر شروع فيلم بود، بله. درسته دقيقا بحث من هم همينه كه هر كسي از يك اثر هنري برداشت خاص خود با تكيه بر فرهنگ جاري رو ميتونه داشته باشه. و البته تموم اينها به پرداخت صحيح اون فيلم بر ميگرده. به هر حال ممنون از نظر و لطفتون. منت گذاشتين. و بله، چشمها را بايد شست....
    + روشنك 
    اي بابا بازم كه امضاي من نيفتاد. من همون خانم معلمم.
    پاسخ

    مگه تو قسمت امضاي الكترونيك وارد نكردي؟؟ مي شناسم بابا!!
    + روشنك 

    سلام. ممنون سايه جان. من تمام قسمت هاي اين سريال را نگاه كردم و امروز بعد از خواندن نوشته تو با يك ديد قشنگتر به اين سريال نگاه كردم. ديدي جالب و در خور توجه. كه البته ديد خودم را كامل كرد. خوب خيلي اين تعبير تو به دلم نشست. جالب بود. من خودم هم اين كار قشنگ اهداي عضو را قبول دارم و از اول فيلم منتظر يك اتفاق غير منتظره بودم. و لي اصلا فكر نمي كردم كه آخرش به اون شكل تمام بشود . وقتي گل بهار مرد من خيلي غصه خوردم اما خوب بعد از خواندن متن تو اون اتمام فيلم برايم خيلي قشنگ شد.

    و البته اين حرفت را هم قبول دارم كه اگر انتقاد مي كنيم به يك فيلم انگ مزخرف مي چسبونيم و به كل بينندگان اون فيلم توهين مي كنيم در كنارش بايد دليل كافي داشته باشيم.

    سايه جان من كماكان تنبلم. گفتم كه باز دعوام نكني.

    پاسخ

    سلام خانم معلم تنبل: خواهش مي كنم. ممنونم از نظر و لطفت. اتفاق غير منتظره؟؟؟!!! ممنونم. مي دونم كه تنبلي ، سر زدم و ديدم.
    سايه خانوم جون!
    من رياضيم ضعيفه! تو شمارش معمولا مشكل دارم! نمي دونم چند تا شده، ولي زياد بود، فكر كنم همونقدر كه خواسته بودين باشه!
    در امانيم ديگه؟
    پاسخ

    جانم؟؟ نه عزيز دلم، تعداد كه شوخي بود اما خب اگه به 98 نرسه من مجبور ميشم باز دعوتت كنم به بيرون دو مين.:دي... ( اون آدمك رو فرض كن كه داره چشمك ميزنه).در اماني خانمي.

    اين كه هر كسي از يه اثر هنري برداشت خاص خودش رو داشته باشه كاملا به حقه! اينم برداشت سايه خانوم جونم بود! اما من مخالفم!
    نمي دونم اصلا اين مراتب عرفاني تو مخيله ي حاتمي كيا هم گنجيده و فيلم رو ساخته يا نه! اما بر فرض هم كه با توجه باشه، قبول ندارم برا تلويزيون با مخاطب عام، و البته به نظر نگارنده ي اين پست، مخاطب عوام!!! اين چيزا... نمي دونم! فكر مي كنيد چند در صد از مخاطبين اين سريال چنين برداشتي رو ازش داشتن؟! مخاطبين از ديد من عام و از ديد شما عوام!!!!
    نمي تونم اينا رو به عنوان امتياز اين سريال بپذيرم! چون فكر نمي كنم، چندان قابل تعميم باشه اين تفسير... در حالي كه خرابكاريا و نواقص سريال، عوض اين كه مثه اين معاني متعالي در هفتاد بطن و حجاب و استعاره و كنايه پوشيده شده باشه، مثه روز روشنه و صريح!
    قبول ندارم اين...
    بگذار بگذريم!

    پاسخ

    من دقيقا نظرم همينه و تو مسنجر هم گفتم. جداي از نطر كارگردان، هر بيننده عام به تعبير شما و عوام به تعبير من( كه خب البته ميتونستي احتمال بدي كه اشتباه لپي در بيان عام و عوام صورت گرفته و ...تكرار؟؟؟؟!!!! و برداشت اينچنيني در چند نقطه؟؟؟) كه هر دو گنجانده شود در يكي به نام بيننده ، ميتونه نظر خودش رو روي هر فيلم داشته باشه. البته نظر و برداشت خود را. من نيومدم اين فيلم رو از ديدگاه درصد نقد كنم. ابتداي نقدم دقت كنين( چشمها را شستم و ....) من اين فيلم رو از ديدگاه خودم نگاه كردم فقط. و برداشت خودم رو نوشتم. البته با تكيه بر تعداد كثيري نقد كه بر اين فيلم خوندم. برداشتي كه مطمئنم تعداد زيادي از بينندگان فيلم حالا نه در قالب بازي الفاظ ، اما برداشتي در اين سبك داشتند. به هيچ عنوان منكر نواقص فيلم نيستم. ميخواهي برا پست بعد چشمها را شسته و نواقص رو بنويسم؟ و در كنارش نظر خودم رو در مورد تك تك زواياي فيلم برات بگم؟ حتي موسيقي و تيتراژ فيلم؟ ببين سوتك جونم، انتقاد صرف اينكه شما تو متنت نوشتي بده و فلان و.... قبول ندارم. تعجب ميكنم چطور تو از يك اشتباه تايپي عوام و عام من رو توهين به شعور بيننده نام بردي و چند جا از اونجمله همين كامنت، تكرار كردي اما اين جمله متن خودت كه تمام مخاطبين رو در بر داره توهين حساب نميكني (حلقه سبز هم برام يكي از همون فيلماي... (طرفداران لطفا شاكي نشويد، آزادي بيان است!!!) مسخره و مزخرفه كه تو چند تا قسمتش ناجور حرص خوردم از كارگردان، نويسنده و ... بيشتر از همه آقاي صدا و سيماي نامرد!)آيا اين شعور تمام بينندگان رو زير سئوال نبرده؟؟ و اشتباه بكار بردن دو لفظ عام و عوام توهينه؟؟؟ من معتقدم انتقاد صرف بد و بيراه گفتن فقط بنداز و در روئي است. انتقاد بايد مستند باشه. زماني انتقاد قابل بررسيه كه با دليل بوده و مستند باشد. صرف بد و بيراه گفتن، نچ قبول ندارم و اين رو بيش از همه توهين به شعور مخاطب ميدونم. يا علي.
    + سوتك 
    و اما كامنت...! كلا باهاش ميونه ي خوبي ندارم! و چند وقتيه جز در دومين نمي كامنتيم!!!
    سايه خانوم جونم! شما هم زياد سخت نگيريد! كامنت كلا چيز خوبي نيستااااا! هرچند وقتي كه از صد وخورده اي بازديد مخاطبين عزيز دومين، فقط خودمون برا خودمون مي كامنتيم، احتمالش كم نيست تا چند روز ديگه همه مون معتاد شيم!
    از ما گفتن بود!
    پاسخ

    آره بابا... يحتمل چيز اَخي است....
    + سوتك 

    تهديد شده ايم كه اگه از خجالت كامنتاي پستامون در نيايم...
    به سايه خانوم جونم تهديد نمياد، ولي خب... تهديد شده ايم! با كلي چونه، رضايت دادن به جاي صد تا كامنت نود و هشت تا بذارم!
    من که بايد تا خود فردا کامنت بذارم که بشه نود و هشت تا!

    پاسخ

    نه بابا شوخيديم بابا جونم...
    + سوتك 
    سايه خانوم جونم! چوب كاري مي كنيد؟!
    پاسخ

    نچچ....
    + سايه 
    سوتك جونم، ما مخلص تو استاد خودمم هستم
    سايه خانوم جووونم!
    يه کم به ما بي سواتا هم فکر مي کردين! چقدر قلمبه سلمبه بود... کامنت قبلي هم که قلمبه سلمبه بود... نمي شد زير ديپلم بگين ما هم حاليمون شه؟

    پاسخ

    سوتك جونم؟؟؟ تو كامنت بالايي جواب دادم.
    من که اين فيلم رو نديده م تا حالا. البته يه بار که با جناب مدير در پيتزا هايدا منتظر آماده شدن جناب خوردني! بوديم، آقاي تلويزيون داشت تکرار سريال را پخش مي کرد و جناب مدير گفتند حسن گلاب اينه.
    خب. بگذريم...
    مي خواهم بگويم گلبهار بودن خيلي سخت است؛ اما جور ديگري مي گويم. تاکيد مي کنم فيلم را نديده ام اصلا و تنها درباره ي اين نوشته ها حرف مي زنم. اين گلبهار براي انجام دادن هر کدام از اين چيزهايي که گفته ايد بايد چقدر خون دل خورده باشد و چقدر جنگيده باشد؟
    در روزگاري که لازمه انجام ساده ترين کارها، انجام پيچيده ترين مقدمات است، پاي نهادن در راهي که از ازل دشوارترين کار بوده است، محال به چشم مي آيد؛ محال.
    مسافران امروز را بايد هزار بار بلکه هزاران بار ترجيح داد بر مسافران سال ها پيش...
    بس است. همين.

    پاسخ

    گلبهار سيري رو شروع كرد. سيري بالقوه در نها د با قدمتي چندين ساله و بالفعل رسوند آن را و شد گلبهار با نماد ايثار.ممنون از نظر تون.