• وبلاگ : طعم شيرين دو دقيقه
  • يادداشت : عشق يا دوست داشتن؟؟؟ كداميك!!!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 9 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + رضا 
    عشق و دوست داشتن هر دوشون موهبت الهي و يه امر فطري هستن پس هر دوي اونا لازمن كه باشن حالا كدوم ارجحيت داره نميشه مطلق گفت چون هركدوم جايگاه خاص خودش رو داره . به نظرم خيلي قابل مقايسه نيستن اما در يه محدوده ي خاص به نظرم دوست داشتن به پاي عشق نميرسه . فكر ميكنم تو اين دنيا بيشتر از اوني كه به آرامش و سكون احتياج داشته باشيم به جوشش و تحرك احتياج داريم و عشق خودش يك محركه بسيار قويه ( از عشق قويتر ديديد ؟ ) . اما اونجايي كه بحث از عشق احساسي و خيالي ميشه ميگيم قابل توصيه نيست ولي اگرم پيش اومد بازم حكم يه محرك قوي رو داره حالا چطوري ازش استفاده كني ديگه برميگرده به خودت . بالا بگيري تا مثبت بي نهايت ميري ، پايين بگيري تا منفي بي نهايت !!!

    عشقه (با فتحه ي ع ش ق) گياهي ست كه براي رشد نياز به يك گياه پايه دارد تا بدان بپيچد و بالا بيايد.اما خاصيت جالب اين گياه اين است كه پس از مدتي گياه پايه را در خود ذوب مي كند و تماما مي شود عشقه!و ديگر از گياه پايه اثري باقي نمي گذارد...

    و اما حب احساسي ذاتي ست كه در وجودت مي رويد و تو را از درون شيفته مي سازد.

    محبوب از معشوق عزيز تر است چرا كه معشوق به تو نزديك شده در حالي كه تو به محبوب نزديك مي شوي.......

    + حامد 

    عشق و دوست داشتن

    حس مي كنم عشق از نظر من بهتر باشه

    من خيليا رو دوست دارم

    اما خب تا حالا عاشق نشدم

    بنابراين عاشق شدنم بايد ديدني باشه

    + امير 

    سلام. چه فرقي ميكنه. وقتي اوني رو كه دوستش داري بهت بها نميده پس فرقي نداره.

    كماكان ارادتمندم.

    به نام خدا

    سلام عليكم

    شما يك وبلاگ ديگري را كه در اين زمينه دو پست با عنوان «حب يا عشق» و «عشق يا حب» نوشته است، نگاه مي‏كرديد، مطالب ديگري را ملاحظه مي‏كرديد.

    به نظر من ذكر اين تفاوت‏ها بازي با لفظ است و گزارش واقعيت نيست. صرف تخيل و مقداري نيز خلط مطالب است.

    من ذكر چند نكته را در اين زمينه مناسب مي‏دانم:

    1. چه عشق و چه حبّ حنثي است؛ نه به طور مطلق مقدس‏اند و نه به طور مطلق نامقدس. اين دو واژه مثل بهشت و جهنم نيستند كه يكي به طور مطلق مقدس و ديگري به طور مطلق نامقدس باشد.

    2. حب و عشق به اعتبار متعلقش بايد ارزش‏گذاري شود. اگر متعلق آن دو دنيا و امور دنيوي باشد، نامقدس‏اند و اگر متعلق آن دو خدا و منسوبان به خدا باشد، مقدس‏اند.

    3. ترديدي نيست كه علاقه به خدا هرچه شديدتر باشد، ارزشمندتر است و لذا اگر حب را علاقه كم و عشق را علاقه شديد به خدا بدانيم، بايد بگوييم كه عشق از حب مقدس‏تر و ارزشمندتر است.

    من در زمينه عشق و جفاهايي كه از سوي نامحرمان بر آن رفته چند پست نوشته‏ام كه مطالعه آنها خالي از فايده نيست. عنوان‏هاي اين پست‏ها و لينك به آنها به اين قرار است:

    مقام حضرت عشق عليه السلام
    حب مقدس و نا مقدس در قرآن
    عشق بدعت نيست.
    عشق تنزيه است، نه تشبيه
    كليدواژه‏هاى عشق در قرآن
    عاشق باشيد.

    از وبلاگتان بهره لازم رابرده ايم شما هم به ما سربزنيد اگر برايتان ممکن ميباشد وبلاگهاي من را در لينکستان خود قرار دهيد تا زير سايه شما نسيمي به ما بوزد و بازديدکنندگان شما گوشه چشمي به وبلاگ ما داشته باشند پيروز باشيد به اميد روزي که وبلاگهاي من باعث شادي و اميد شما دوست عزيز شود=> http://www.dvp.mihanblog.com کليک کن تو قلب من http://www.iranmaxim.mg-blog.com وبلاگهاي +/- جايزه 800 دلاري http://www.mamno-13.blogsky.com ورود 13- ممنوع
    راستي چرا هواي حوصله تان ابريست؟
    در گوشيتون نگرانم كرد!
    سلام!
    منم تا دو سه سال پيش فكر مي كردم تابلوئه كه عشق بالاتره از دوست داشتن... اما نظرم عوض شد!
    الان فكر مي كنم دوست داشتن، عشق تكامل يافته و پايدار شده است... طبيعيه كه بگم ريشه دارتره!
    اما اين كه رجحان داره يا نه؟... خب عشق دوست داشتني تره! دوست داشتن سخته!
    آدم وقتي عاشقه... خب حتي دلتنگياشم شيرينه!... خيلي...! اما دوست داشتن، اون شور و شوق اوليه خوابيده... يه كم معقول شده... ديگه عشق چشاتو كور نمي كنه، خيلي چيزا رو مي بيني و مي فهمي... اما چون به قول شما محبي... صبر مي كني! يعني دلت جز اين اجازه ي ديگه اي بهت نمي ده!
    همين ديگه نكته ي برتري دوست داشتن به عشق همينه!... اين كه عاشق كه باشي، كور مي شي... اصلا خيلي چيزا رو نمي فهمي! اما محب كه باشي مي فهمي و به روي خودت نمياري! كاملا آگاهانه اس اين رابطه!

    اينايي كه گفتم مال عشقاي زميني بود اما برا خدا... خيلي اوقات بهش گفتم عاشقم كن!... فكر كنم عاشق خدا بودن با حال تر باشه تا محب بودن!
    كاش عاشقمون مي كرد!

    سلام

    تو آثار دكتر شريعتي هم دوست داشتن برتر از عشق معرفي شده ؛ ولي خوب ما همه معمولا عشق رو بالاتر ميدونيم .البته اگر چه تو اكثر عشقهاي زميني همون دوست داشتن هم كمرنگه .يعني اينكه مثلا وقتي دونفر همديگرو ميخوان فقط طرف مقابل رو براي خودشون ميخوان و اگر قرار باشه يكي بي وفايي كنه اين يكي حاضره سر بتنش نباشه .و كم نديديم كه حتي رفتن و طرفو كشتن تا نصيب ديگري نشه . و خيلي اتفاقات ديگه.خوب اين اصلا همون دوست داشتن خودمونم توش وجود نداره .چون من وقتي واقعا كسي رو دوست داشته باشم يا به عبارت ديگر بهش عشق بورزم بهترينهارو بايد براش آرزو كنم .نه اينكه اونو فقط تا جايي بخوام كه مال من باشه

    بخواهيم مقايسه كنيم ميتونيم عشق مادر بفرزند رو مثال بزنيم .شما مادري سراغ دارين كه فرزندشو بكشه يا آرزوي مرگشو بكنه فقط بخاطر اينكه مثلا اين فرزند فقط و فقط ديگه مال خودش نيست مثلا؟ (گفتم مادر .لطفا مادراني كه مقام مادري رو نميشناسن و احيانا دچار مشكلات روحي هستن رو استثنا كنيد .) البته تو عشقهاي غير مادر و فرزندي هم نمونه هاي عشق واقعي وجود داره كه الان ليلي و مجنون بذهنم اومده فعلا

    اميدوارم عشق واقعي ؛ از نوع (پسندم آنچه را جانان پسندد) تو زندگي همه ما حاكم باشه هم از نوع زمينيش هم الهيش