• وبلاگ : طعم شيرين دو دقيقه
  • يادداشت : تکرار نشه.
  • نظرات : 0 خصوصي ، 10 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + كبري آسوپار 

    سلام وعرض ادب!

    اخوي! بنده متأسفانه آدرس وبلاگ خودتون! رو ندارم و تا حالا زيارتش نكرده ام. اگر لطف فرموده و آدرس بدهيد، مشرف مي شويم خدمتتان!

    بر قرار باشيد و قلمتان همواره بر مدار حق.

    الجمع فيما امکن؛ اولي من الترک...
    فکر مي کنم تک تک دوستاني که اين جا کامنت نوشته اند بينش واحدي دارند تنها تفاوت اين است که هر کدام از دريچه اي جداگانه به اين موضوع نگاه مي کنند.
    نوشته ي من حاوي اين سه نکته بود:
    1- هر کسي وظيفه دارد تا آن جا که اطلاع دارد و مي داند، در راستاي حل شبهه ها گام بردارد.
    2- اگر کسي اطلاع دقيقي ندارد وظيفه دارد دست کم براي فهم خودش هم که شده، تحقيق کند و دست بالا براي دفاع از کيان دين.
    3- فرض مي کنيم کسي مي خواهد ياد بگيرد اما هنوز آن قدر ياد نگرفته که بتواند جواب هر شبهه اي را بدهد، بهترين و عالمانه ترين کار اين است که دست کم تا زماني که حداقلي از مسايل را درک نکرده است، ساکت بماند.
    تصور مي کنم همه ي دوستان اين سه اصل را قبول داشته باشند.
    بابت تنبلي ام در جواب دادن به همه ي کامنت ها شديدا شرمنده ام.
    + سايه 

    جناب رائد!!!!!

    ميشه بگيد شما كجا تشريف داريد؟؟؟؟

    + سايه 

    سلام بر كوثر خانم:

    فكر كنم مثال در خصوص (( هركسي با هر بضاعتي )) رو روشن بيان كردم.

    من باب مثال هم مطلب اون آيه و بيان جواب بر شبهه وارده بر نزول قرآن كه از جانب شخص سروش مطرح شده رو گفتم كه هر مسلمان با هر بضاعت نيز ميتونه با بيان حتي يك آيه از انديشه اسلامي دفاع كنه. كه آيه هم در پايين ذكر شده. و نه اتفاقا نتيجه اين نشد. من فكر كنم كه دادن پاسخ و بيان آيه اي به سادگي آيه بالا تدبر و تعقل فلسفي نياز نداره.

    و اما اين مطلب رو : يا مثلا كسي كه هر چه داره بيشتر تقليديه و بدون تدبر و تعقل؟ به همون اندازه كه دينشو تقليدي داره ميشه گفت بضاعتي داره. آيا اين شخص حق داره اظهار نظر كنه؟

    با كمال شرمندگي من اصلا قبول ندارم و نميتونم فكر كنم كه زير بناي درست ديني داشته باشه. يعني اين مطلب خيلي چيز ها از اونجمله اعتقادات مردم و حتي تقليد رو زير سئوال مي بره.

    در هر حال ممنون از شما و كماكان بر اين عقيده ام كه :

    هر كسي با هر بضاعت اعتقادي، البته صحيح ، وظيفه ديني داره كه از اركان دينش حمايت كنه. و از اونطرف هم منكر وظيفه روشنفكران ديني نيستم. به هيچ عنوان.

    ممنونم از شما و استفاده كردم.

    يا علي.

    + كوثر 
    سلام به سايه و سوتك عزيز
    اون جمله براي رد فلسفه بايد فلسفه خوند رو من باب مثال عرض كردم كه بايد براي جواب دادن به هر شبهه اي از هر جنسي در همون راستا پاسخ داده بشه .اصلا منظورم اين نبود كه مثلا براي پاسخ دادن به شبهات روشنفكران بايد لزوما فلسفه خوند ؛ اشتباه نشه .من چنين قصدي نداشتم.اصلا قصدم شبه شخص سروش نبود منظور من كلي بود
    فقط روي هر كسي با هر بضاعتي حرف داشتم كه بهتره هر كسي با هر بضاعتي وارد بحث نشه چون ممكنه ناخواسته چيزي بگه كه باعث بشه كسي كه شبهه رو وارد كرده خودشو حق بجانب تر بدونه و يا مثلا اط نگاه بيروني موجب حقانيتش بشه .پس نتيجه اين شد كه هر كسي با هر بضاعتي وارد نشه درسته؟
    هر كسي با هر بضاعتي ميتونه حتي شامل كسي بشه كه قرآن رو با تدبر نخونده و يا كسي كه مسلمانه ولي شناخت صحيحي از دين نداره اونم به اندازه خودش ميتونه داراي بضاعتي باشه .آيا ميتونه اينجا اظهار نظر كنه؟
    يا مثلا كسي كه هر چه داره بيشتر تقليديه و بدون تدبر و تعقل؟ به همون اندازه كه دينشو تقليدي داره ميشه گفت بضاعتي داره. آيا اين شخص حق داره اظهار نظر كنه؟
    اميدوارم حرفمو رسونده باشم
    سايه جان ؛ در يك كلام بخوام عرض كنم اينه كه هر كس با هر بضاعتي ممكنه بيشتر مشكل ساز باشه تا مفيد
    موفق باشيد
    فكر كنم دوستي خاله خرسه تمثيل خوبي بود كه كسي بهش توجه نكرد البته تو اين داستان اون خرس داستان مهربان بود و ميخواست خدمت كنه نيتش خوب بود و پسنديده اما اطلاهات كافي نداشت
    همين بضاعت كمش نه تنها كمك نكرد بلكه ...............
    البته اين مثال بود خدا كنه سر اين مثال كسي فكر بد نكنه .ما معمولا از دوستي خاله خرسه خيلي جاها بهره ميبريم

    فكر مي كنم با نظر سايه خانوم جونم موافق ترم تا نظر كوثر خانوم!
    قبول دارم براي ورود به بحث بايد پر بود، اما گاهي طرف مقابل خيلي از چيزي كه فكرش رو مي كني ضعيف تره، كم تو دانشگاه و بحثاي كلاساش تجربه نكردم! با كمترين اطلاعات و در كمال اعتماد به نفس!!!! به زمين و زمان گير ميدن! و اگه برا هر بهونه آبكيشون كه چند تا اصطلاح قلمبه سلمبه رو هم چانيش مي کنن، بخوايم از اول فلسفه شروع کنيم... چاره اي جز سكوت برامون نمي مونه!

    خيلي از اين شبهات ظاهرش محكم تر از اصل و اساسشه... البته قبول دارم كه اگر طرف بحث قوي بود، بايد قوي وارد شد وگرنه جز ضربه زدن به خودمون كاري نمي كنيم!

    + سايه 

    كوثر عزيز:

    يه بار ديگه كامنت من رو بخونين. فكر كنم يه قسمت هايي رو جا انداختين. كامنت من نافي پاسخ جناب رائد به خانم آسوپار نبود.

    پس با اين استدلال از فردا ديگه كسي پاسخ به شبهات وارده نميده تا همه برن فلسفه بخونن.

    بحث قرآن و شبهه وارده رو هر مسلمان بالفطره اي نياز هست كه در حد توان و بضعش پاسخ بگه. و اقل پاسخ يك مسلمان بدون آن كه فلسفه بخونه به اين شبهه ميتونه اين آيه قرآن باشه:

    ما ينطق عن الهوي ان هو الا وحي يوحي " سوره نجم - آيات ?و? "

    فرستاده ما هرگز بر اساس هواي نفس خود سخن نمي گويد الا اينکه سخنان او تماما از جانب خداست که بدو مي رسد

    باز هم تاكيد ميكنم، دفاع از كيان دين با هر زباني. هرچند الكن.(( اين وظيفه يك مسلمان بالفطره را روشن ميكنه و در كنارش مسئوليت روشن فكرها نيز به جاي خود. خواندن فلسفه در پاسخ ، رد يا تائيد شبهات فلسفي و ارائه نظريات تكميلي يا نافي)).

    مستدام باشيد بزرگوار.

    + كوثر 
    سلام .من با اين جمله سايه خانم بسيار عزيز كه فرمودن :

    دفاع از كيان دين با هر زبان و با هر بضاعت اطلاعاتي.
    جسارتا موافق نيستم
    چون ممكنه بضاعت كم اطلاعاتي شبيه دوستي خاله خرسه بشه . بنظر من بهتره استدلالي و متين جواب داده باشه و البته اينو هم ميدونيم كه تا افكار طرف رو نشناسيم پاسخگويي صحيح امكان نداره .
    براي رد فلسفه هم بايد فلسفه خوند تا بشه ردش كرد .
    من با جواب آقاي رائد به خانم كبري آسوپار موافقم
    ضمنا آقاي رائد حالا چرا ايقدر عصباني؟ممكنه فكر كنن داري از سروش جانبداري ميكني و اينجوري كار دست خودت بدي
    موفق باشيد

    + سايه 

    اول يه كم ترس(وووووووي)

    بعدش

    السلام:

    خب..... متن رو كه خوندم ، گفتم يحتمل نظرات نانوشته مخالفين بر مطالب ارزشمند دو پست قبل در باب جناب سروش رو خونده و خطاب به اونا نوشتين.

    پاسختون رو كه به خانم آسوپار خوندم ، ديدم كه نچ....

    و حالا نظر بنده. بازم نچ....

    نچ به اينكه اعصابتون نريزه به هم . و پاسخ چنين خزعبلاتي رو به نظر من هر كسي با هر زبوني ميدونه بايد بگه. البته اين فرمايشتون رو قبول دارم كه براي ورود به چنين بحث هايي بايد پربود و غني. دقيقا به مانند ظرفي كه حتي قطره اي زائد بر مظروفاتش لبريز خواهد شد. و اگر وارد شونده به اين قبيل بحث هاي فلسفي چنين غني باشه، هم در مقام پاسخ درست بر مياد و هم خود غرق در مطالب مذكور نخواهد شد.

    اما ، اويي كه چنين ميگه: (( بنا به روايات سنتي، پيامبر تنها وسيله بود؛ او پيامي را که از طريق جبرئيل به او نازل شده بود، منتقل مي‌کرد...اما به نظر من، پيامبر نقشي محوري در توليد قرآن داشته است. ))

    فكر ميكنم كه هر مسلمان با هر زبون كه وظيفه خودش ميدونه جواب اين خزعبلات رو بده به هيچ كجا بر نميخوره.

    دفاع از كيان دين با هر زبان و با هر بضاعت اطلاعاتي.

    راستي، بسم الله.....

    اين گوي و اين ميدان. ماشاءالله كه شما از اين لحاظ غني بوده ( عطف به ماسبق، بحث... م....د...) و از پس چنين بحث هايي هم بر مياييد، پس ما رو نيز در استماع دست كم نگرفته و به فيض برسانيد.

    يا علي.

    سلام و عرض ادب!

    حالا چرا مي زنيد جناب رائد!باشه قبول! البته بنده شخصاً معتقدم علاوه برخواندن نظرات سروش، بايد پاسخ هاي مفصلي را هم كه اساتيد محترم به اين نظرات داده اند، بخوانيم و بعد بياييم وسط معركه.

    برقرارباشيد اخوي!

    پاسخ

    سلام. ممنون از حضور گرمتون. آخه آدم چي بگه! يارو هنوز نمي دونه قبض و بسط چيه و مقدمات ذهني سروش رو هنوز حتا نگاه نکرده، اما مي خواد جواب شبهه بده و از اين حرفا. شما باشيد اعصاب تون به هم نمي ريزه؟
    اين صحبت شما هم واقعا صحبت درستي است که براي وارد شدن به اين چنين معرکه هايي علاوه بر خواندن نظريات امثال سروش بايد حتا نقدها را هم خواند. به هر حال ممنون.