• وبلاگ : طعم شيرين دو دقيقه
  • يادداشت : رفت و آمد...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 15 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    ... و اما يتسنجقش!
    نمي دونم چرا يهو عكسه دلگير شد انگار... با اين که هم چنان رنگاش شاده ! ولي تمرکز نگاه... آخي! ياد نقطه طلايي افتادم! زردآلوئه يابق و حلزونه مرحوم، تقريبا ت همون نقطه ن!... بگذريم! اول و آخرش اين که قبلا گرچه تمرکز نگاهم رو همون حلزون زردآلوئي بود، ولي الان بيشتر شده! سکون و آرامشش و اون حرکت تند ماهيا...
    حرکت ماهيا ديگه راحت نيست مثل قبل! ياد فيلمايي ميندازدم که از اين شهراي مدرن يا شبه مدرن نشون ميدن و آدما و ماشينا رو دور تند تو حركتن!
    بازم ماهيا بي خيال هستن، ولي راحت نه! بيشتر غافلن انگار... و حرکت تندشون وقتي براي فکر کردن واسه شون نذاشته!
    ... بخوام بنويسم حالا حالاها طول مي کشه ، باقيش بي خيال! مي ترسم بره تو فلسفه بافي و چرت و پرت گويي تر شه!
    و اما شرح...
    البته با يتسنجق شدن عکاس به عکس!!!!
    خب اون زردآلوئه... اگه فقط يه شي تزئيني بود نه يه حلزون مرده يه چيز ديگه مي شد و الان يه چيز ديگه!
    اگه اون اولي بود... نمي دونم چرا حس بي توجهي به اين زرق و برقاي الكي بهم دست داد،‏ چيزايي كه جز تجمل هيچ چيز ديگه ندارن و ماهيا چه راحت و بي خيال از کنارش رد مي شن!
    اما وقتي که بتسنجق شد...

    + سايه 

    سوتك جونم

    يحتمل

    يه حلزون از اجداد زرد آلو

    جناب مجاهد! حالا جدي اون چيه؟ زردآلوئه؟؟؟؟ اگه بگيد چيه حاضرم عليرغم سر در نياووردنم بشرحم!!!!
    از عكسه كه سر در نياوورديم!‏ولي خب شرحاش بسي جالب بود!

    خب

    اون زرده كه فكر كنم آقاي حلزون باشه.

    اونا هم كه ماهي‏ان.

    ببينم! اين ماهي‏ها چرا راحت دارن اطراف اين حلزون مي‏پلكن.

    چرا هيشكي ازش نمي‏ترسه؟ ها؟ چرا خب؟ با توام.

    آهااااااا. احتمالا حلزونه مرده!

    آخييييي. بميرم!

    + علي 

    من يك كشفي كرىم.

    هيچ‌ کدام از هالي دومين تا حالا آکواريوم نداشتند.

    زبان مادري:

    شرهي براي اين عكص به ضحنم نمي رصه.

    فكر كنم درخت ذردآلو باشه كه تو آكواريمو صبز شده.

    سلام

    البته فكر مي كنم اين عكس هنري شما يه عكس تلفيقي باشه.

    يعني به مانند عكسي كه يك خياط گرفته يا لباسي كه يك عكاس دوخته.

    چه شير تو شيري شدا!

    زبان

    سايه خانوم جوووونم! به موقع اومدم انگار! 3 دقيقه مونده تا يه ساعت تموم شه و لازم شه 110 رو خبر كنيد!
    سلام!
    1.لايتسنجق؟؟؟؟!!!! اولش فكر كردم جديه! كلي فكر كردم تا دوزاريم افتاد يه چيزي تو مايه هاي لايتپچ پچ خودمونه!!!!
    2. حالا چرا خياط؟؟؟!!!
    3.نچ! اگه شما هر روز پستتونو بذاريد كي جرات داره بگه شما تنبليد؟! حالا با شرح يا بي شرح!
    4. يعني اعتراف كنم كه اگه كامنت سايه خانوم جوووونم نبود، نفهميده بودم اونا ماهين؟! از اون عكساييه كه من چيزي ازش نمي فهمم و فقط مي تونم بگم قشنگه! همين!
    + سايه 

    ممممممم
    خانم مدير هفته كجان؟؟!!

    سوتك جووووونم؟؟؟

    اگه تا يه ساعت ديگه پيداش نشه فكر كنم بايد 110 خبر كنيم.

    ووووووي چه شود؟؟

    پاي 110 هم به دومين باز بشه!!

    + سايه 

    سلام

    اول بگم كه صفحه نظرات خيلي سخت باز شد

    دويم كه ، نع به حساب تنبلي نميذاريم.

    سيم كه ، يحتمل آكواريومه .با ماهي هايي كه توش ميرن و ميان. زندگي شون رو مي گذرونن خب.

    احساس مي كنم كه نما در نما شده.

    يعني حس ميكنم كه اون گل ها نماي بيرونيه و هنر عكاس اون ها رو هم داخل در نماي روبرويي نشون مي ده.

    عجب شرح جالبي شد!!!

    يحتمل خودتونم از شرح من تعجب كنين.

    اين زرد آلوئه؟؟؟!!!