سلام بر آقا حامد:
من از لطف شما ممنونم.
خدا كمك كنه تا بتونيم از نظرات همديگه و دوستان و همكاران ، براي بهتر شدن كار و بهبود قلممون استفاده كنيم.
تشكر.
سلام
لازم به ذكر هست اين برخورد خانم سايه در مقابل نقد مطلبشون جاي تقدير داره و قابل تذكر برا بقيه نويسنده ها هست كه يه موقع نقد رو با تسويه حساب شخصي اشتباه نگيريم.
ممنون.
همين!با تمام تفاسير.
سايه خانوم جونم! بازم سلام
چه عکساي سختي براي شما انتخاب کردند! بابت اظهار لطفتون هم ممنون. بنده در داستان نويسي اصلاً مبتدي هم نيستم، چه رسد که بخواهم نظر هم بدهم. البته از جناب احسان بخش به روزترم! يعني غير از حسن کچل و من او، بيوتن را هم خوانده ام!!
واما با همه ي اين تفاسير، نمي شود که براي مطلب سايه خانوم نظر نداد، مي شود؟!
بنده عميقاً معتقدم نوشته ي خوب، نوشته اي است که عوام بفهمند و خواص بپسندند. خواص که گويا به اختلاف رسيده اند و عوام هم، يعني همين بنده ي حقير، در فهم و برقراري ارتباط کمي دچار مشکل شدم. اين به نظر من تنها ايراد داستان قشنگ شماست. سوژه ي انتخابي هم به نظرم اصلاً کليشه اي که نيامد، هيچ! طرح جديدي است و جالب توجه.
برقرار باشيد خانومي!
اين يك هفته اي كه بنده سفر بودم، چقدر اينجا اتفاق هاي خوب و قشنگ افتاده. خصوص اين مديريت هفتگي سوتك خانوم و طرح جالب توجه شون
بيشتر از همه ي نوشته ها، طرح خلاقانه ي سوتك خانوم جون توجه آدم رو جلب مي کنه. سوتک خانومي! براي مديريت هفتگي و خوش فکري زيبا و جالبتون تبريک!
جاي نقد خانم آسوپار كه بسيار علاقه مند به مطالب و قلمشون هستم و همچنين بزرگواري ديگه خاليه. و يه بزرگواري ديگه.
كلا جاي نقد بقيه ي دومي ني ها خاليه.
چه امتحان داشته و چه امتحان تموم شده.
خوشحال ميشم دوستان غايب هم اومده و من رو به فيض بهره وري از سخنانشون برسونن. با زبون خوش پاشين و بيايين. دهههه
ممنونم
يا الله ...
1)فيلم رو با داستان مقايسه نكنيدا ... (شكلك بريد كنار من عصبانيم)
2)اصلا هم نبايد توي يه داستان، مستقيم همه چي رو به خورد خواننده داد . چون اونطوري خواننده با نوشته درگير نمي شه و خودش رو تو فضاي داستان احساس نمي كنه ، اما توصيفاتتون از صحنه ها بايد كامل و كافي باشه . بايد تصوير درست داد به مخاطب ...
3)«البته بسيار شايسته هست و خوبه كه از هر نقد كننده اي مطلبي در اون مقوله داشته باشيم» احساس كردم اين يعني اينكه بچه بشين سرجات حرف زيادي نزن ... حالا نمي شه ما فقط اظهار نظر كنيم؟؟؟
4)همين ديگه ...
با اجازه صواحيب خانه (صاحبخانه ها !) ... چه خوبه كه نقد مي كنيد . كاش هميشه نوشته ها همين جور نقد يشن .خيلي مفيده آقا ! خييييييلييييييييي ... منم بازي؟!!!
البته منم خيلي از داستان چيزي سرم نميشه ، ولي براي اينكه گفته باشم :هستم ! مي نظرم ... (اينم بگم كه جناب مدير خيلي بي رحمانه نقد كردن . قطعا داستان نقاط قوتي هم داره كه بايد مي گفتن )
اول اينكه منم معتقدم موضوع مي تونه كليشه اي باشه ، اين پرداخت داستانه كه بايد نو باشه .
فكر مي كنم زمان داستان ، يه زمان كوتاهه و قاعدتا مي بايست نوشته توصيفي باشه .مي تونم بگم توصيفات داستان رساست ولي ناقص ... به نظرم زيباترين بخش داستان ، اون قسمت دومه كه مرد رو توي زندان نشون مي ده . اما تصويري كه مي ده ناقصه .ميشه بيش تر كار كرد روش و يه تصوير كامل داد مخاطب . اينطوري تا مخاطب مياد يه فضا رو تو ذهنش مجسم كنه و باهاش ارتباط برقرار كنه ، نويسنده سريع مي ره رو يه فضاي ديگه (يه فضاي ناقص ديگه ) . يعني اين داستان تو تصويرسازي مشكل داره ... موضوع ديگه اينكه اتفاقات اين داستان راحت ننشستن كنار هم . خيلي تصنعيه ... هدف نويسنده قشنگ بوده . اينكه حالات مشترك دوتا شخصيت داستان رو نشون بده . اما من به عنوان يه خواننده ، احساس غريبي كردم با اين حالات مشترك . يه جورايي انگار دو تا تيكه جدا از هم رو به زور بچسبونين به هم .
چون اتفاق مهمي تو داستان نمي افته ، توصيفات داستان بايد خيلي قوي باشن كه نيستن ...
و در آخر ، به نظرم اين ضعف نويسنده است كه بخواد قسمت هاي مختلف داستانش رو با رنگي كردن، گذاشتن ستاره و ... نشون بده . نويسنده بايد داستانش رو اونقدر قوي بنويسه كه منِ مخاطب خودم تشخيص بدم كدوم قسمت مربوط به كدوم صحنه و كدوم شخصيته ...
* به اين جمله ي آقاي اجرايي دقت كنين :«به هر حال. من فكر مي كنم تنها اشكال اين داستان عدم غلبهي زبان داستاني بر زبان ادبي است.» ... البته تنها اشكال نيست ، ولي بزرگترين اشكاله ...
... يا الله
سايه خانوم جون سلام
من اومدم
مي گما سايه خانوم جون ميشه يه سوال در گوشي بپرسم ؟،يه سوال برام پيش اومد البته ببخشيدا آقاي مدير و سايه خانوم جون ها ، يوهو نخندينااا
توي اين بشقاب آقاي مدير چيه ؟اااا ... خوب گفتم نخندين ديگه
چند دفعه پيشم اين عكس بشقابه رو ديدم اما دقيق ملتفت نشدم كه اين چه نوع غذا يا چيه توي بشقابه ؟
خوب ممنون مي شم اگه به اين سوال جواب بدين ( يكي ندونه فكر مي كنه همه سوالهاي ذهنم رو جواب دادم فقط همين يكي مونده بي جواب )
يا علي ...
اختلف العلماء
با اجازتون فردا مي جوابيم.