• وبلاگ : طعم شيرين دو دقيقه
  • يادداشت : دوست مامان (چشمهايش)
  • نظرات : 0 خصوصي ، 21 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سوتك 

    سلام سايه خانوم جووون!

    سوالش چه جالب بود! انگار يه جورايي انتظار همچين سوالي رو داشتم

    اجازه؟ ميشه يه سوال بپرسيم؟ يه جاشو نفهميديم چي شد! هجوم پريشان بيني هاي ديشب ،موضوعي را برايش خاطر نشان ساخت. با اين تلنگر ذهن...(يه نفر بهم گفته بودنوشته ها رو مايل نكن، ولي خب هر كار كردم گيومه جان اثر نداشت!!)
    اجازه؟ ميشه يه پيشناهادم بديم؟ فكر بي سوادايي مثه من رو هم بكنيد! همون جمله بالاييه كه نفهميدمش، به نظرتون يه كم سنگين نكرده شروع متن رو؟ ادامه ي متن خيلي روون تره! آخه چرا به فكر ما طفلكي ها نيستيد!

    پاسخ

    سلام. سئوال؟ كدوم سئوال؟ چشمهاش؟؟؟ چرا گاطي پاتي شد؟ نع.. اصلا هم سنگين نشده. خب اين حيطه ي منه در ادامه ي داستان و خب يه جورايي خوشم اومد كه اين مدلي بنويسمش... بيسفاد كدومه ؟؟ دهه !!