• وبلاگ : طعم شيرين دو دقيقه
  • يادداشت : سؤال بي جواب
  • نظرات : 2 خصوصي ، 16 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سايه 

    ببين

    زماني كه اون جريان موبايل و عكس انداختن با موبايل عنوان شد برنامه رو روال ديگه اي ميرفت جلو

    خووووب؟ (بگو خوب!)

    و كساني كه قسمت هاي بعدي رو مينوشتن بايد در رعايت همه چي دقتشون ميشد. ديدي كه وقتي مثلا فيلم دفاع مقدس ميسازن ميان رو ديوارا مثلا شعار (جنگ جنگ تا پيروزي مينويسن)

    خووووووب؟ (بگو خوب!)

    پس تا به اينجا مشكل در عنوان نمودن اون موبايل نبوده. و كساني كه اومدند ادامه دادن بايد رعايت ميكردن.

    ميدوني الان چي شده؟ (بگو نچ)

    الان دقيقا انگار فيلم دفاع مقدس متعلق به سال 59 ساخته شده با شعار ( رييس جمهور ما ، احمدي نژاد)

    افتاد؟؟؟ بگو بله

    خوب حالا مقصر ما نيستيم كه ( مردم بسكه از خودمو جناب رائد تنهايي دفاعم شد ... شما كوشين؟)

    خارج از شوخي اون موبايل و اون عكس كه يكي از اركان اصلي داستان بود كه ميشد روش مانور داد در مراحل بعدي خراب شد. و اگه درست عنوان ميشد سالها هم خراب نميشد.

    سوتك؟؟؟

    افتاد؟؟؟

    هه يا نهي؟؟

    اووووف خستم شد بابا. چگده طولانيش نوشتما.

    پاسخ

    من كه چيزي نگفتم! تازشم جرأت نمي كنم بگم داستان از كجا يه كم به اين مشكل برخورد!!! :دي. فقط مي دونم كوثر خرابترش كرد! كاملا مثالتونو قبول دارم. نيازي هم به دفاع نيست!!! منم فقط مي خواستم بگم داستان يا نبايد كوچكترين اشاره اي داشته باشه كه زمان يا مكان رو مشخص كنه، يااگر داشت، بايد جوري باشه كه هماهنگي لازم توش باشه! وگرنه همون مي شه كه شما گفتيد... از اول افتاده بود! :دي