بسم الله
راديو را روشن ميكنم:صداي دلنشينشان را ميشنويم...به داشنگاه ميريم:حرفاي دلنشينشان را گوش ميكنيم...به خيابان ميريم:سوتي هاي زيبايشان را نگاه ميكنيم...با ديگران حرف ميزنيم:كسي را نميبينيم كه خوبشان را بگويند...(با دليل)
تلويزيون را روشن ميكنيم:چهره دلربايشان را ميبينيم...
و شما بگو كه كجا ما آخوند نميبينيم...ديگر خسته شدم بس به اين و ان گفتم در همه جا خوب و بد وجود دارد و روحانيت هم مثل تمام قشر هاي جامعه خوب و بد دارد!!!!خدا داند...لازم به ذكر است كه اينها همه نعمت است ولا غير...
حال هم آخرين جملهام را بدون هيچ تکلف و دو رويي ميگويم:پدرم آخوند نيست و من به پدرم افتخار ميکنم.