• وبلاگ : طعم شيرين دو دقيقه
  • يادداشت : تنها براي لذت
  • نظرات : 0 خصوصي ، 11 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + حامد 

    2

    من هم همچو سابق و به مانند خودت حرف هايم را صريح و بي پرده مي‏گويم. فكر مي‏كنم اصول بحث كردن هم همين باشد.

    1- دقيقا اين نقد وارد است. هرچند اگر متن‏ها كوتاه باشد ديگر اين ايراد وارد نيست. مشكل ما اين است كه قرار بود كوتاه بنويسم نه طولاني و با فاصله بين پاراگراف‏ها. ما بايد برگرديم به نوشته‏هاي ساندويچي و كوتاه.

    2- جالب است كه شما به شدت با روش آقاي شريعتمداري در روزنامه‏نگاري مخالفيد و حتي در مطلبي كه هيچ سنخيتي با اين موضوع ندارد هم بحث ايشان را پيش مي‏كشيد و از اين روش به شدت انتقاد مي‏كنيد، حال آنكه خود دقيقا همان روش را پي مي‏گيريد. نمايش نقد كردن ديگر چه صيغه‏اي است؟ تك تك نكاتي كه توسط دوستان مطرح شده بود عين يك نقد واقعي بود. مگر نقد اين است كه فقط بگويي مديريت مشكل دارد؟ همين كه به ذهن يك نفر مي‏رسد كه بگويد رنگ لينك وبلاگ مشكل دارد، يك نقد وارد و اصولي است. قطعا با رفع همين نكته‏ي به نظر شما نمايشي، پيشرفت وبلاگ حاصل مي‏گردد. تعريفي كه من از نقد دارم بيان ساده‏ نقاط ضعف يك موضوع است. حال آنكه تعريف شما از نقد و نقد نمايشي چه باشد را نمي‏دانم. اما از نظر من نه تنها مطالب بلكه بسياري از نظرات دوستان هم كه در اين مدت نوشته شده نقد صحيح به حساب مي‏آيد و در جهت پيشرفت وبلاگ مفيد است.

    3- در مورد نكته‏ي شماره 3 هم با شما بحث دارم. در اين نكته‏تان هم نشان داديد شما هم دست كمي از برادر شريعتمداري نداريد. اصلا به نظرم همين نكته‏ي شما مصداق بارز يك مفسده‏ي مديريتي است. آقا رائد چه اصراري بر كم‏اهميت نشان دادن حرف ديگران و بزرگ‏نمايي حرف خود داريد؟ چرا مي‏گوييد حرف ديگران اصلا مشكل نيست و نيازي به نوشتن اين حرف‏ها و اختصاص دادن يك‏ هفته‏ در وبلاگ دومين ندارد؟ چرا فكر مي‏كنيد هر چه نقد است فقط به ذهن شما خطور مي‏كند؟ بارها شده است كه نكته‏ي ريزي به ذهن كوچكترين عضو دومين رسيده كه هيچ‏گاه به ذهن ما نمي‏رسيد. همه‏ي اين نكات اهميت دارد و يك نقد است. همين چند روز پيش به مهندس فخري پيرامون شلوغ بودن صفحه‏ي مديريت با آن ايكون‏هاي عذاب آور و رنگ‏هاي متنوع انتقاد كردم و ايشان بعد از يك روز اصلاح كردند كه انگار صفحه‏ي مديريت پارسي‏بلاگ جان گرفت. اين‏ها انتقاد نيست؟ پارسي بلاگ با همين انتقادهاي جزئي و به قول شما نمايشي به اين پيشرفت رسيده است. آقا رائد قطره قطره جمع گردد وانگهي دريا شود.

    در مورد بي‏انصافي من در مورد آقاي اجرايي هم حرف‏هايتان برايم عجيب و جالب بود. ببخشيد ولي باز هم ياد اقاي شريعتمداري و علي‏الخصوص ستون خبر ويژه افتادم كه گاه كاهي را كوه مي‏كند. قرار بود نقد‏ بي‏رحمانه بكنيم نه نقد ناجوانمردانه. ادبيات كامنتي كه من براي آقاي اجرايي نوشتم كاملا مشخص است كه جنبه‏ي طنز و شوخي با ايشان را دارد. آقا رائد! با نگاهي كوتاه در كامنت‏هاي دومين به اين نكته پي مي‏برديد كه براي اولين بار نيست كه با ايشان شوخي مي‏كنم. مگر عمر دومين 25 سال است يا آقاي اجرايي از روز تولد توانايي وبلاگ خواني داشته اند كه حال بگويم از بدو تولد در صدد براندازي دومين بوده است؟ مگر وبلاگ دومين يك وبلاگ تاثير گذار جهاني است كه بگويم با از پا افتادنش عالم و آدم به خطر مي‏افتد؟ مگر خود من از اولين نويسنده‏هاي اينك نبوده و نيستم كه حال بخواهم اشتباهات آن وبلاگ را علم كنم؟ اصلا مگر شخص حسن اجرايي براي ما ناشناس و غريبه‏ است و يا شخصيتي با پرونده‏ي سياه دارد كه حالا بگويم مي‏خواهد تخريب و دو دستگي ايجاد كند. واقعا حرف‏هايتان خيلي عجيب بود.

    4- آقا رائد! كي در اين دو سال براي اعضاي دومين تعيين تكليف شده است؟ كجا ما ديگران را ملزم به گذاشتن كامنت كرديم؟ كجاي اين وبلاگ نوشته است كه نويسنده‏ها اجبار مي‏شوند كه با يكديگر بحث كنند؟ حرف‏هايي مي‏زنيد كه براي خود ما هم جديد است. آقا رائد! با اين تحليل شما ما بايد موضوع هفته و برنامه‏ريزي هفتگي را هم ملغي كنيم. و به بيان ساده‏تر كلا وبلاگ را تعطيل كنيم. حرف شما مثل اين مي‏ماند كه سر چهارراه‏ يقه‏ي پليس را بگيريد و اعتراض كنيد كه به چه حقي به خود اجازه مي‏دهي براي من تعيين تكليف كني و در اين چهار راه ماشين بنز من را متوقف سازي! چرا نمي‏گذاري اختيار خودم را داشته باشم.

    يكي از نويسنده‏هاي دومين هميشه‏ مشكلش با من اين است كه چرا نويسنده‏هاي دومين را به گذاشتن كامنت ملزم نمي‏كني؟ شما نگاه كنيد كمترين كامنت را نوشته‏هاي خودم دارد. حتي در كشكول هم اين نكته مصداق دارد و كمتر كسي برايم نظر مي‏گذارد. هر چند كه هميشه از انتقاد و نظرات دوستان بهره‏مند مي‏شوم.

    اين نكته را در نظر داشته باشيد كه من هم يك نويسنده‏ي وبلاگ و يا حداقل خواننده‏ي وبلاگ به حساب مي‏آيم. من هم حق دارم نقد كنم. من فقط عرض كردم كه نظرات دوستان و نقد و تحليل آنان علاوه بر تشويق نويسنده باعث رونق گرفتن وبلاگ و شادابي و طراوت مضاعف مي‏شود. من گفتم بهتر است كساني كه بهانه‏ي كمبود وقت مي‏آورند و ساعت‏ها وقت خود را فرندفيد و توييتر و چت مي‏گذارند، براي دو دقيقه هم كه شده براي نويسنده‏اي كه براي مطلبش زحمت كشيده وقت بگذارند. نه تاكنون قانوني بوده و نه تعيين تكليفي. اين نظر شخصي من و يكي سري از ديگر دوستان بود. من با اينكه با گذاشتن كامنت اجباري كاملا مخالفم اما معتقدم يك وبلاگ نويس حرفه‏اي خود بايد بعضي شرايط را درك كند.