سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بی فایده بود...

ارسال‌کننده : در : 86/12/11 3:25 صبح

یا رفیق!

قبل نوشت: الان حسن گلاب برام همونیه که تو فیلم بود! یه آدم مرگ مغزی که قراره اعضا و جوارحشو بذل و بخشش کنن!

اون موقع که تازه اومده بود و تازه مراجع حکم داده بودن براش که مجازه، خوشم اومد!... جالب بود برام! البته نه برای خودم! سنی نداشتم که بخوام به این چیزا فکر کنم!... جالب بود ولی برای دیگران!
بزرگتر شدم... و شاید مرگ هم برام جدی تر شده بود!... این بار برام جالب بود، ‏اما نه برای دیگران... برای خودم!
گفتم منم می خوام برم از این کارتا بگیرم!... همینا که بعد از مرگشون، ‏اعضا و جوارحشونو بذل و بخشش می کنن! خیلی عالیه!
نذاشتن!
و من بی اجازه شون حق این کارو ندارم!
ولی هربار که صحبت مرگ و اهدای عضو می شد، کلی تعریف می کردم! و اونا هم کلی مخالفت می کردن!
میگن وقتی این همه آدم حتی بعد از مرگ کاملشون دوباره زنده شدن، ‏تو چی می گی دیگه؟!
و طبیعیه که زور من بهشون نرسه... و قانع نشن! هرچند هنوزم برام جالبه!
چند قسمت اول حلقه ی سبز، هر بار باز بحثمون می شد!... بی فایده بود... کاش قانع می شدن!




کلمات کلیدی :