سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کو جای سخن گفتن؟

ارسال‌کننده : در : 87/10/11 6:0 صبح

از تیتر منظورم این است که وقتی نوبت به ما رسید، آنقدر همه چیز در هم و بر هم شده که مجالی باقی نگذاشته. از یک طرف اوضاع غزِّه و حاشیه های داخلی و خارجی، از طرف دیگر خبر غیر منتظره و تعجب آور و ناراحت کننده از این دو گرامی، به خصوص خانم سایه ( که اگر ایشان نبود و دیگری بود، کاری می کردم که به دو روز نکشیده بالاکُل پُست را پاک کرده و ماجرا را تکذیب کند) باعث شده حس و حالی برای پرداختن به موضوع نداشته باشم. 


همچنین نوبت ما خورد به وقتی که بعد از مدت ها خواب نما شده و تصمیم گرفتم وبلاگ خودم را به روز کنم و تصور می کردم فردا چهار شنبه و نوبت دومینی من است!

بعدش هم این که وقتی در نوبت نوشتن پیرامون یک موضوع، نفر چندم باشی، هم  حرف های گفتنی را دیگران می نویسند و کارت سخت می شود، هم این که سیر مطلب دچار حاشیه می شود به خصوص با موضوع این هفته!  

سعی میکنم حرفم را خلاصه بزنم. بعضی از نقد هایم در گفته های دیگران هست. مثل رنگ قالب، وجود موسیقی روی وبلاگ، دسته بندی نشدن آرشیو، و  مواردی شبیه این.  اما حرف اصلی من در رابطه با بحث هایی است که این مدت در پُست ها و کامنت ها شده است. از یک طرف بعضی از مطالب گفته شده را قبول ندارم.مثلا در مورد مدیر، باید گفت مدیریت چنین مجموعه ای و سر پا نگه داشتن چنین وبلاگی کار بسیار دشواری است و حامد با روحیه و پشت کار کم نظیری این کار را می کند. به خصوص با وجود افرادی مثل من. همچنین طرح هایی که برای رفع یک نواختی و تنوع بخشیدن به وبلاگ  ارائه و پیاده کرده واقعا جالب و جذاب بودند. در پیدا کردن، دعوت و جذب نویسنده هم خیلی خوب عمل کرده. مدیریت قاطع و جدی ایی که به نظر من برای چنین وبلاگی لازم است ( چون اگر جدی گرفته نشود باعث نابودی اش می وشد) را هم داشته و اعمال کرده( تا جایی که امکانش بوده).

اما در بحث هایی که شده انگار همه مشکل خاصی در وبلاگ میبینند وسعی در پیدا کردن مقصر دارند. از این جهت، با بعضی از حرف های رائد موافقم. اولا مگر قرار است چه خبر باشد؟ این هم یک وبلاگ است ! انتظار داشتید دو هزار بیننده و سیصد کامنت داشته باشد؟ اصولا چند وبلاگ هست که تعداد کامنت های نجومی ( به عرف وبلاگستان) داشته باشد؟ 

من یکی که به شدت معتقد هستم کامنت در صورت لزوم و برای بیان مطلبی ضروری یا  سوال یا مثال آن باید نوشته شود. اگر من یک مطلب را خواندم، از آن خوشم آمد، لذت بردم، یا اینکه چندان موافق نبودم یا نتیجه خاصی از آن نگرفتم، چرا باید حتما حتما چیزی هم ذیل آن بنویسم؟
اصولا در این زمان که هر کدام از ما ده ها و شاید صد ها وبلاگ را در لیست مطالعه و استفاده داریم، چطور میتوان انتظار داشت باید برای خیلی هایشان کامنت بگذاریم؟ به خصوص که این روزها بسیاری از افراد از فید خوان ها برای مطالعه وبلاگ ها استفاده میکنند.

 همچنین با اصطلاح و همچنین عمل دید و بازدید وبلاگی آن هم بر اساس کامنت به شدت مخالفم و آن را یکی از آفت های مصیبت بار وبلاگستان از جمله وبلاگ های مذهبی ( و شاید در مواقعی پارسی بلاگی) می دانم. در رد آن هم میتوانم کلی دلیل بیاروم. 
به قول حامد وبلاگ بیش از صد نفر بازدید کننده دارد و چرا همین کافی نباشد که این چند نفر هر هفته یا گاهی چند هفته یک بار کمی از وقتشان را برای حرف زدن برای این صد نفر بگذارند؟ و از آن احساس رضایت و لذت هم داشته باشند؟ چه اصراری هست که بعد از حرف زدن دو دقیقه ای ما، صد دقیقه وقت برای ماچ و بوسه  گذاشته شود؟

الان که نگاه میکنم، این بخش از حرف هایم شبیه حرف های رائد خان شده. فقط بنده با عنوان مفسده مدیریتی چندان موافق نیستم. حد اقلش این است که قصد مدیر شاید به این شدت و حدت جنایت باری که رائد گفته نبوده. ولی بالاخره از جهاتی حرف های خشانت بار رائد راست است و حرف زدن از مقوله هایی مثل کامنت گذاردن یا نذاردن ! ( از این لغت خوشم آمد) نیوسنده ها برای هم یا دیگران و غیره جالب و در شان نیست.

درباره فضای دومین نظر خاصی ندارم. یعنی موافق نیستم که فضای خاصی دارد. هر کسی ممکن است حالت نفسانی ( معنی منفی ندارد. یعنی درونی) نسبت به چیزی یا جایی یا کسی یا زمانی یا اتفاقی یا نوشته ای یا گفته ای یا بویی یا صدایی یا......... (اعصابتان خورد شد؟ این هم از مواردش است) داشته باشد. البته اگر این احساس در اکثر افراد هست که اینجا را سیستماتیک یا دارای سازمان درونی خاص یا چیزی شبیه این ها می بینند، پیشنهاد من این است که بخش ارائه برنامه در وبلاگ و در منظر عموم نباشد. بلکه به صورت ایمیل یا گروه انجام شود یا راه کار هایی شبیه به این.هر چه که باشد. فقط خواستم پیشنهاد کلی بدهم و روی جزئیات تاکیدی ندارم.

درباره نازل بودن محتوا، شاید گاهی حق با مطرح کنندگان محترم باشد. نویسنده ها به خصوص امثال من، یعنی من و هر کسی مثل من است، در اینکه وقت  بیشتری برای راائه مطلب مفید تر نمی گذارند مقصرند(یم). البته از جهتی میتوان دوباره همان بحث قبلی را پیش کشید که از وبلاگ چقدر انتظار دارید. قرار نیست همه دُرّ ببارند. به خصوص که کوتاه و دو دقیقه ای هم باشد. آن هم درموضوعات مختلف ( مثلا آفتابه!) 

یک نقص وبلاگ که شاید بتوان آن رادر قالب پیشنهاد مطرح کرد و به موضوع محتوا مربوط است، توجه به فضای روز وبلاگستان است. مثلا الان طوری شده که خواننده ها انتظار دریافت مطالب کاربردی تری از وبلاگ هاهستند. آمار خوانندگان وبلاگ های آی تی و مشابه آن ها هم این مسئله را ثابت میکند. خب چرا این وبلاگ هم از این دست مطالب ارائه نکند؟ چرا همه محتوای این وبلاگ از دسته علوم انسانی  باشد. یعنی چیزی که بخوانی و یاد بگیری و بدرد روح وروان و احساس  بخورد؟ بنابر این پیشنهاد میکنم ترتیبی بیاندیشیم که مطالب بدرد بخور وکاربردی هم در وبلاگ ارائه شود. 

فکرکنم خیلی نوشتم. ببینم اصلا این مقدار در وبلاگ جا می شود یا نه. اگر عُمری باقی بود و فرصت و حالی، بازهم حرف دارم که بنویسم.




کلمات کلیدی :