سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پسرک کوچولو گفت: گاهی وقتا قاشق از دستم می افتد.

ارسال‌کننده : در : 86/2/28 3:0 عصر

 

پسرک کوچولو گفت: گاهی وقتا قاشق از دستم می افتد.

پیرمرد گفت: من هم همینطور.

 

پسرک کوچولو به نجوا گفت: شلوارمو خیس می کنم.


پیرمرد خندید و گفت: من هم همینطور.


پسرک کوچولو گفت: من اغلب گریه می کنم.


اما بدتر از این اینکه انگار آدمای بزرگ توجهی به من ندارند.


و او گرمای دست پر چین و چروکی را حس کرد.

 

پیر مرد کوچک اندام گفت: منظورتو خوب می فهمم.

 






کلمات کلیدی :