آقاي اجرايي
گذاشتم بعد از كامنتت، چند ساعتي بگذره تا بتونم با ارامش و دور از هياهو جوابي بدم. جوابي كه براي ايجاد ارامش و رفع سوتفاهم باشه نه براي جلوگيري از كم آوردن و يا توهين متقابل.
روي اين حرفهايي كه دارم مي نويسم به هيچ عنوان فكر نكرده و تمامش را دارم في البداهه مي نويسم. فقط ميدونم كاملا ارامش دارم و خدا شاهده ذره اي ناراحتي از تو ندارم. در واقع نه الان بلكه هيچ لحظه اي از امروز ناراحتي از تو به دل نداشتم.
بزرگترين اشتباهت اين بوده كه نظري كه به والله ذره اي تو توي اون نقشي نداشتي رو منتسب به خودت كردي. تو جواني هستي كه موهات رو مش مي كني؟ زير ابروت رو بر مي داري يا رژ لب مي زني؟
تو همسر آينده ات رو با آرايش و پوشش نامناسب مياري بيرون كه بهت بگن متمدني؟ يا افتخارت اين مي شه كه همسر من چقدر با غريبه ها خوب خوش و بش مي كنه؟
چطور تونستي اين مسائلي كه ذره اي در شان و جايگاه تو نيست رو به خودت نسبت بدي؟ اتفاقا من بايد از تو بپرسم كه تو كه مدت هاست من رو از نزديك مي شناسي، آيا ديدي حتي من همچين صحبت هايي رو به دشمن خودم نسبت بدم؟ آيا من حتي يك بار هم اون جنابي كه من رو متهم به بي اخلاقي در اردوي جنوب كرد رو متهم به بي اخلاقي كردم؟
آقاي حسن آقا!
كامنتي كه من گذاشتم فقط حرفش اين بود كه فضاي جامعه، الان ديگه اون قدرا متكي به مرد و برادر نيست. اين رو من كه سردبير نشريه دختران هستم در صحبتي كه با كارشناسا داشتم، حس كردم. اينكه فلان مسئول نيروي انتظامي مي گه بلوتوث هاي مستهجني كه ما تو گوشي دخترها پيدا مي كنيم از گوشي پسرها بيشتره. اينكه ارايش پسرا در تهران داره تبديل به يك فرهنگ مي شه. اين ها باعث شد من بگم كه الان ديگه مرد اونقدرا تكيه گاه نيست. اينا واقعيته. بازي با كلمات نيست.
من تاكيدم روي غيرت و ناموس بود چون اصل تكيه زن بر مرد رو همين دو اصله. زن براي چي بايد رو مرد تكيه كنه؟ براي چند هزار تومن خرجي؟ براي خريد نان و غذا؟
اصلا به قول زينب خانم همين شيرمرداني كه هشت سال جنگ كردند به خاطر چي بود؟ چيزي جز غيرت و ناموس بود؟ خيلي ها شايد بگن دستور حضرت امام و فرمان جهاد و اينا بوده؟ اگه زمان شاه اين جنگ صورت مي گرفت ايا كسي براي دفاع نمي رفت؟
آقاي اجرايي!
چند جمله اي هم دوستانه نقدت مي كنم. پيشنهاد مي كنم با ارامش جواب ديگران رو بدي و انتقاداتت رو هم با طمانينه تر مطرح كني. عباراتي مثل (حالم از اين جمله و يادداشت بد شد) در شان تو نيست. عباراتي مثل (اين مزخرفات و نامردي) در شان تو نيست.
تو نظرت رو كه به قول خودت خيلي هم تند بود براي اين يادداشت نوشتي و من هم نظرم رو گفتم. و شايد اشتباهم اين بود كه بالاي نظرم در انتقاد به نظر تند و دون شان تو گفتم من با اقاي اجرايي موافقم. همين
در هر حال فضاي نوشتاري يك فضاي مناسب براي سوتفاهمه. من اگه با اون كامنتم باعث شدم تو ذره اي از من ناراحت بشي و ذهنت مشغول بشه رسما با اعتراف به اشتباهم پيرامون مبهم بودن اون كامنت ازت معذرت خواهي مي كنم.