سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چشم هایش؛ تنها داشته ی من

ارسال‌کننده : رائد در : 87/3/5 12:34 صبح

یک چیز؛ تنها اگر یک چیز؛ فقط یک چیز باشد که بتواند مرا و منیت مرا بزرگ کند و خودخواهی ام را دوچندان کند، چشمهایش است.
چشم هایش...
همان هایی که می گفت؛ خودش می گفت البته؛ من که باور نداشتم؛ شاید هم نمی خواستم باور کنم؛ خودش می گفت اگر من نبودم چشمهایش رفته بودند. و من روزهای زیادی است اگر بخواهم خودم را تنها مالک یک چیز بدانم، چشم هایش است. چشم هایی که امروز دست کم به گفته ی خودش هزار بار بهتر از آن روزها شده اند؛ گرچه برای من هیچ تفاوتی نکرده اند.
چشم هایش...
می گوید چشم هایش را من به او بازگردانده ام. شاید راست هم بگوید. اما من فقط کنارش بودم؛ بودم که نه! رفتم کنارش. راستش را بخواهید من هیچ کاری نکردم؛ و اکنون جز چشمان خودم صاحب چشم هایش هستم.
و چه شیرین است که من مالک چشم هایی شده بودم که حتی ندیده بودم شان.




کلمات کلیدی :